در این مطلب اصلا نمی خواهیم استفاده از فناوری های جدید را رد کنیم بلکه به قول دوستی که می گفت “وقتی نعمت گاز آمد خیلی ها بدلیل نبود فرهنگ استفاده جان خود را از دست دادند و امروز خیلی ها بخاطر کمبود فرهنگ رانندگی جان می دهند” می خواهیم فناوری را در دست بگیریم نه اینکه فناوری های نوین ما را اسیر خود کنند.
بزگترها برایمان می گویند کمی قبل تر کنار کرسی جمع بودند و خاطرات و صحبت های دلنشین رد و بدل می کردند، یخ بندان های زمستان را در گرمای شب نشینی ها ذوب می کردند و میبینیم ما قبل از عصر ارتباطات انگار ارتباطات قوی تر بوده است.
امروزه ما طوری جمع می شویم که بخاریها ناله کنان تنوانسته سردی کنار هم بودنمان را هم گرم کند و این شب های زمستان به جای صبحت با یکدیگر، دوستانی مجازی داریم و سر به پایین انداخته ایم تا در زنجیر این نرم افزار ها محبت مان را از هم دریغ کنیم.
جملات و صحبت های حکیمانه و زیبایی رد و بدل می کنیم و مطالب زیبا را باز در همان فضای مجازی پسندیده و بازنشر می کنیم اما در فضای واقعی خود امروز داریم از این زیبایی ها دور می شویم و حتی طاقت صحبت های زیبای خانواده ها را نداریم چون حواسمان را از دوستان مجازیمان پرت می کنند.
بله، قبل از استفاده از هر چیزی فرهنگ و آداب آن باید باشد تا مبادا همانند گاز و رانندگی تلفات بدهیم و زیبنده نیست که وسیله ای که قرار بوده ابزار دست ما باشد امروز ما را ابزار دست خود کرده و به هر طرفی می خواهد بکشد.
شب های طولانی زمستان آماده دید و بازدید های فامیل است اما به شرطی که در این بازدید ها دور هم جمع بشیم و از خاطرات زیبای زندگیمان صحبت کنیم نه اینکه در میهمانی ها هم یک گوشی چند اینچی ما را از فضای صمیمی دور کند.
میثم شهیدانی
نوشته بسیار زیبایی بود. ممنون
من را به یاد یک شب نشینی انداخت که پدرم در پایان صحبت ها گفت: شب نشینی چوپان، خانه خرابی ارباب است. که یک ضرب المثل است که قدیمی ها به کار می بردند.
پدر و مادر و اقوام بهترین گنجینه برای ما هستند و هیچ چیز ارزش دلخور کردن آنها را ندارد. و این نرم افزار ها برای ما وفایی ندارند پس از آنها استفاده درست انجام بدهیم نه اینکه به آنها وابسته شویم.