به گزارش پایگاه خبری ندای ندوشن، همه میدانیم که اموال هر کسی برای خودش است، حقوقی که هر کارمندی سر ماه میگیرد یا اجاره ای که صاحب خانه از مستاجر می گیرد یا حق الزحمه یک کارگر یا منزل و زمین و باغ و ماشین و یا مستقلاتی که هر انسان ملاکی دارد، برای خود آن شخص است و کس دیگر نمیتواند در مورد آن کسب و کار یا مستقلات ادعای مالکیت کند.
این مسائل اقتصادی آنقدر مهم هستند که در قانون اساسی ما نیز تعداد بی شماری از تبصره و بند و ماده و قانون به آن اختصاص داده شده است که نهایتا کوچکترین حقی از کسی ضایع نشود. اگر کسی بابت چند قسط عقب افتاده به بانک بدهکار باشد آنقدر پیگیری بانک محکم و دقیق است که باید تا آخرین ریال اصل پول والبته بهره یا کارمزد و یا هر اسم دیگری که دارد را هم بپردازد و صفت مشتری بد حساب هم در پرونده اقتصادی اش ثبت می شود.
یا در مواردی که شخص نیازمندی از کسی پولی قرض می کند باید نصف موهای سرش سفید شود تا بتواند با چندین ماه تاخیر و کلی مایه گذاشتن از آبرو و کرامت انسانی اش و البته با هزار بدبختی پول طلبکار را پس بدهد. شاید خود شما هم که هم اکنون خواننده این نوشتار هستید چندین وام با سودهای متفاوت از بانکهای مختلف گرفته باشید که گرفتار بازپرداخت آنها هستید و سرماه با دیدن کشویی پر از دفترچه قسط رنگتان می پرد!
چند ثانیه با وجدان خود درون ذهنتان خلوت کنید و به یاد بیاورید که خود شما پول این وام ها را چند درصد برای رفع نیازهای ضروری و چند درصد برای تهیه لوازم و اسباب تجملی و تزئینی و غیر ضروری منزل و زندگی یا بالا بردن مدل خودروتان یا بزرگتر کردن متراژ منزل خرج کرده اید؟ چقدر به این جمله عقیده دارید که وام های با سود بالا برکت مال انسان را از بین می برد؟ حالا بگوئید چه تعداد وام قرض الحسنه تاکنون گرفته اید؟ و این را هم میدانید که به قدر زمین و آسمان برکات در همین وام های قرض الحسنه با وجود مبالغ کم آنها نهفته است ، در باب ثواب قرض دادن احادیث زیادی هست که تعدادی از آنها را می خوانید:
پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله فرمود: شبى که به معراج برده شدم، دیدم که روى درب بهشت این چنین نوشته شده بود: صـدقه ده برابر پـاداش دارد و قرض الحسنه هیجده برابر. به جبرئیل گفتم: چرا قرض الحسنه برتر از صدقه است؟ گفت: چـون قـرض گیـرنده همـیشه بخـاطر نیـازش وام مى گـیرد، ولـى سـائل تقـاضاى کـمک مى کـند اگـرچه بـى نیـاز بـاشـد.
عبدالله بن مسعود از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: هر مسلمانى مالى را یکبار قرض دهد، مثل این است که همان مال را دوبار صدقه داده است.
امام صادق (ع): مالى را قرض بدهم، بیشتر دوست دارم تا آن را ببخشم.
پیامبر اکرم(ص): کسى که برادر مسلمانش در قرضى به او نیاز پیدا کند و او بتواند قرض بدهد و چنین نکند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مى کند.
و هر کس به گرفتار و درمانده اى قرض بدهد و در پس گرفتن آن خوشرفتارى کند [گناهانش پاک شده] اعمالش را دوباره شروع مى کند و خداوند در برابر هر درهم، هزار قنطار (ثروتى فراوان) در بهشت به او عطا کند.
یک سوال: به اطراف خود خوب نگاه کنید ببینید شخص ثروتمندی پیدا می کنید؟ چند نفر؟ زیاد؟ حالا آیا تا بحال شده از یکی از آنها بشنوید که بگوید این اموال مال من نیست و پیش من امانت است در واقع مال خداست و من روزی باید همه این اموال را بگذارم و بگذرم و شده ببینید که با وجود ثروت فراوان یا مال و اموال بسیار روزگار خود را به سادگی سپری کند؟ و در اموالش بخشی را برای نیازمندان یا کارهای عام المنفعه کنار گذاشته باشد؟ حتما یا می گویید بله فراوان داریم یا می گویید ای آقا خیلی وقت است که نسل اینگونه افراد منقرض شده، اما چه خوب بود اگر کسانی که از لحاظ اقتصادی در سطح قابل قبولی هستند لیست نیازهای (ضروری یا غیر ضروری) زندگی خود را کمی کوتاهتر می نوشتند و از باقی مانده آن رزقی که خدا به آنها ارزانی داشته و در حقیقت مالک اصلی آن خداست، نه به غریبه ها بلکه به همان افرادنیازمندی که در نزدیکی آنها یا در اقوام شان وجود دارد کمک کنند البته قبل از اینکه آنها ابراز نیاز کنند و نه به عنوان صدقه بلکه به عنوان قرض الحسنه که هر زمان داشتند پس بدهند.
انسانهای زیادی هستند که به دلیل نداشتن سپرده در یک بانک مجبور می شوند به گرفتن وام های بدون سپرده که گاهی باید خیلی بیشتر از مبلغ خود وام باز پرداخت کنند شاید خیلی ها بگویند که خود مراجع هم می گویند که این وامها ربا نیست و مشکل شرعی ندارد اما سرمان را از زیر برف بیرون آوریم و کلاه خود را قاضی کنیم ببینیم که تک تک افرادی که مجبور به گرفتن این وام ها شده اند چه می گویند و چگونه گرفتار باز پرداخت دشوار حاصل از سود این وامها شده اند. اینجا هدف زیر سوال بردن سیستم بانکی نیست اما حدیثی را باهم مرور کنیم:
على بن جعفر مى گوید: از برادرم امام کاظم علیه السلام در مورد مردى که صد درهم قرض به دیگرى داد به این شرط که پنج درهم یا کمتر یا بیشتر (اضافه) به او بدهد پرسیدم؟ فرمودند: این عمل رباى محض است (وسائل الشیعه ج ۱۸، ص ۳۵۹، ح ۲۳۸۴۷ ).
به اصل خود برگردیم به اسلام ناب و اصیل خودمان، ببینیم زمانی که پیامبر مهربانی ها مردم زمان خودش و همه بشریت را به قرض دادن توصیه می کرد اصلا بانکی وجود داشت؟ خیر پس چاره چیست؟ چه کنیم؟ این وام گرفتن ها و این گرفتاری ها الان جزء رویه عادی زندگی هر انسانی شده و هیچ کس را پیدا نمی کنی که گرفتار این وام ها نباشد.
یک پیشنهاد: برای رهایی از گرفتاری روز افزون مسلمانان چاره ای نیست جز اینکه به اصل خود بازگردیم و فرهنگ قرض الحسنه را بار دیگر زنده کنیم، زنده و فعال. بیاییم حتی مقدار خیلی کم هم شده به هم قرض بدهیم.
اگر زوج جوانی برای تشکیل زندگی دچار مشکل است، پدر زحمت کشی به سختی چرخ زندگی خودرا می چرخاند، در خانواده ای بیماری هست که هزینه درمانش سنگین است، خانواده آبرومندی گرفتار بدهکاری شده است و… قبل از اینکه دست نیاز به سوی کسی دراز کند یا آبروی خود را در دست گیرد برای قرض گرفتن از اطرافیان بی توجه خود، آن را شناسایی کنیم و به کمک آنها بشتابیم اگر خودمان می توانیم به آنها قرض بدهیم و اگر نمی توانیم به کسانی که شرایط مساعد تری دارند و به اصطلاح دستشان به دهانشان می رسد پیشنهاد بدهیم که به آنها قرض بدهند. بگویند فلانی من مقداری پول دارم که تا مدتی به آن نیاز ندارم این پول را بگیر و پسرت را داماد کن یا بدهی ات به بانک را بده یا دخترت را به خانه بخت بفرست یا سرمایه شروع کاری کن که خرج خانواده ات را بتوانی در بیاوری یا… هر وقت داشتی کم کم این پول را به من برگردان.
اگر این کار فراگیر بشود زندگی ها پر از برکت می شود دیگر شخص آبرومندی از نداری سرافکنده نمی شود که یا به هر کسی رو بیندازد برای قرض یا در به در دنبال ضامن باشد برای گرفتن ۴ میلیون وام که باید ۷ میلیون پس بدهد. از طرفی آن شخص دارا اولا آبروی برادر مومن خود را که ارزش و حرمتش از خانه کعبه بالاتر است حفظ کرده است هم از مالش کم که نمی شود هیچ بلکه چندین برابر آن پول به زندگی اش بر می گردد این وعده خداست. سوء استفاده از این سنّت اصیل قرآنى هرگز نمى تواند بهانه اى براى گریز و احیانا برخورد با این مستحّب قطعى اسلام باشد.
اما صحبت آخر به آنها که خیال می کنند هر مالی که در دستشان است حاصل زحمت خودشان است و دیگران هم اگر میتوانند زحمت بکشند و بدست بیاورند.
برادر و خواهری که سالی یک بار اسباب منزلتان را نو می کنید از ریز و درشت!
یا به تعداد افراد خانواده ماشین دارید و سوئیچ ماشین چند صد میلیونی خود را حتی به همسرتان هم نمیدهید…
یا شاید هر ساله به سفر باشکوه حج مشرف می شوید!
یا هزینه جهیزیه دختر خانمتان سر به فلک می کشد…
یا جشن عروسی مجلل شاهزاده پسرتان فستیوال غذاهای ایرانی و فرنگی است…
و توجیه عروسی های پرزرق و برق فرزندانتان آبروداری پیش دوستان و آشنایان است…
اولا همیشه هم اینطور نیست که همه اموال برای ثروتمندان باشد گاهی خدا روزی نیازمندان را در دستان ثروتمندان قرار می دهد تا آنها را امتحان کند که ببیند چقدر امانت دار خوبی هستندو قبل از درخواست کمک نیازمندان از امانت سرشار الهی که دارند به آنها کمک می کنند.
ثانیا قرض الحسنه وام دادن بخداست و کدام مؤمن است که از وام دادن به خدا احساس تردید و یا پشیمانى نماید؟ فکر کنید که یک لحظه تصمیم خدا بر این باشد که بخواهد این اموال را از شما بگیرد پس از این فرصت کوتاه استفاده کنید که خیلی زود دیر می شود…
در نوشتار بعدی سعی بر این است که راجع به کراهت قرض گرفتن و احادیث مربوط به آن و آداب و شرایط قرض دادن و قرض گرفتن و احادیث مربوط به آن را پیش روی شما قرار دهیم ان شاءالله.
سلام دوستان