پایگاه اطلاع رسانی ندای ندوشن؛بهار طلیعه دوباره زندگی و زایش و رویش مجدد است و«نوروز» و فرا رسیدن سال نو، ، به معنای پایان یافتن سرما ، سردی ، خشکی و بیحاصلی زمین است، نوروز فصل نوازش سرود زندگی ودمیدن روح بیداری در جسم خفته وپژمرده طبیعت است. به هنگامه بهار که در سیمای درختان کهنسال می نگریم گویا شاخه ، ساقه ،ریشه وخاک همگی مشحون از ذخیره حیاتند. این درختان چند صدساله که در طلیعه بهار با تٌرد و َتر شدن شاخه هایشان شکوفه باران می شوند وهمچون نوعروسان مهتاب روی، رنگ ورخ باروری به خود می گیرند و از ریشه وکنده کهنه اشان حیات دوباره می تراود از چنان اکسیر حیات بخشی بهره مندند که دراین فصل چنین جانهای خسته وفرسوده اشان را زندگی می بخشد و در اوج ناتوانی وکهولت به حیات و نشاط دوباره شان امیدوار می سازد. از این رو درضمیر ناخودآگاه مردم ما، همزمانی و پیوند ناگسستنی آغاز سال نو و «نوروز» با شکوفایی مجدد طبیعت و جوانه زدن سبزه و شکوفه، تولد وتحول مجدد تجسم می یابد. در دعای لحظه تحویل سال از خدا می خواهیم ما را چون طبیعت متحول کند وگویا به خودنهیب می زنیم که سرنوشت ما نیز باید از طبیعت اطرافمان تاثیر پذیرد و فارغ از کهنگی ها و ناکامی ها ی گذشته، همراه با طبیعت، زندگی را از سر بگیرد، طبیعتی که زاینده وروینده وگشاینده بسیاری از فرصت های جدید است چرا نتواند نشاط و انبساط وابتهاج در زندگی آدمی بیافریند.
روزهای بهاری این ویژگی را دارند که چشم و گوش انسان را باز و تیز میکنند تا گذر زمان را روشن و واضحتر ببیند و بشنود. طبیعت در بهار زنده میشود و به آدمی یاد آور ی می کند که نو به نو شدن در ذات و نهاد او نیز پنهان شده و همتی باید کند تا آن را از قوه به فعل درآورد.
«نوروز» که ما را به تماشا و تأسی از طبیعت فرا میخواند از غلبهء سبزه و شکوفه و شادی پرستوها بر سرما و یخ و برف، شاهد میآورد وتذکار می دهد که بدون سخت جانی و تامل و بردباری و آگاهی بذرها و جوانه های مانده در رگ گیاه، طراوت وسرسبزی بر پا نمیگردد و زینهار می دهدکه تغییر وتحول وتکامل آدمی نیز بی صبرو تدبیر وتحمل حاصل نمی شود .
خوشبختی نوع انسان، یکی هم این است که زمان، پیر و جوان، فقیروغنی ،دانشمند و عامی و … را یکسان نگاه میکندو با گذشت یکسال، حصه ای همسان از عمر همه می ستاند. آدمی هیچ گاه و با هر میزان اقتدار و شکوه چنان نیرومند نشده که این قوه قاهره زمان را مقهورخویش کند و این برابری را در طبیعت بهم ریزد که اگر اینگونه بود، حتما روزگار بر آدمیان سختتر میگذشت و ناتوانان رنج بیشتری میبردند و تواناترها عرصه زندگی را برآنها تنگتر میکردند .از اینرو گذشت یکسال از عمرمقدّر بیش از حسرت وافسوس، شاید فرصتی باشد که هر کس از دولتمرد گرفته تا کارگر و کارمند، استاد و دانشجو، شاغل و بیکار،… دقایقی را به کارنامه سال سپری شده اختصاص دهند و چشمانداز و افق آینده را نیز نگاه کنند. حتما در این ارزیابی، روزهای اندوهبار و ناراحتکننده در کنار روزهای شاد و بالنده را با دقت بیشتر در برابر دیدگان خواهند آورد و نارسایی و کاستیها را در کنار کامیابی ها قرار خواهند داد. زندگی بدون فراز و فرود نبوده و نخواهد بود و مسوولیت و تعهد در ذات آن قرار دارد و هر کسی به میزانی که اختیار و وظیفه دارد، باید برای آسایش همنوعان تلاش کند. می توان این موعد تحویل سال را آغاز برنامه ای روشنتر از روزهای در پیش زندگی قرار داد و به اتکا همه داشته ها وناداشته های ، سال پیش رو را آگاهانه تر پیمود.
ایرانیان در روزهای آغازین بهار در خلوت خود ودیگران ، بهترین آرزو ها می کنند نگارنده نیز آرزوی بزرگش این است که این کشور مسیررشدوتوسعه رابا دانش وآگاهی درپی گیرد و روحیه کار وتلاش مثمر درآن تقویت گردد و از اختلافات فرساینده مصون بماند.
نویسنده:علی اکبر جعفری ندوشن
منبع: ویژه نامه نوروزی روزنامه اطلاعات
بالاخره یه نوروز جدید تو راهه و هرکی تو فکر هفت سین خودشه…
بعضيا هفت سینشون سنجد ، سماق ، سرکه ، سیب ، سبزه ، سوسن ه…
بعضى هفت سینشون “سکه “و “سانتافه “و “سفر خارج “و “سونا “و “سگ جیبی” و “ساختمون آنچنانی” و “سرمایه ها”شونه…
بعضی هفت سینشون “ساختمون نصفه کاره” و “سقفایی که چکه می کنه” و “سکه های پول خورد واسه خرید نون” و “سیاهی دود هیزم” و “سرمای تنشون” و “سیلی سرخ صورتشون”ه…
بعضى “سرمست” دنیان و بعضی “سرسام “می گیرن از اینهمه “سردرگمی” هاش…
بعضی ها هفت “سین” زندگیشون رو با “صاد ” می چینن: صفا ، صداقت ،صمیمیت و صبر ، صباحت ، صلابت و صواب و…..
ان شاالله هفت سینتان هفت صین باشد…
عالی بود استاد عزیزم؛ دکتر جعفری نازنین ، عجب قلم توانمندی دارید. خطه پاک ندوشن، صاحب قلمان بزرگی دارد.