پایگاه اطلاع رسانی ندای ندوشن؛سومین فرزند از خانواده علی جعفری بود که در تاریخ ۱۳۴۲/۳/۱ شمع وجودش به خانه روشنی بخشید و تحت تربیت پدر و مادری دوستدار اهل بیت علیهم السلام و پیامبر اعظم صل الله علیه و آله و سلم قرار گرفت تا به سن ۵ سالگی رسید. پایبندی و دوستداری به کلام وحی بود که خانواده اش او را به مکتب خانه و یادگیری و قرائت قرآن سوق دادند. دوره ابتدایی و راهنمایی در ندوشن تحصیل نمود . در سال ۵۷ دوره متوسطه را در دبیرستان دیهیمی یزد ثبت نام و ادامه داد. در سال ۶۰ وارد حوزه علمیه قم شد و در حالی پای در حوزه علمیه گذاشت و در مقابل استاد زانوی تلمذ به زمین زد که خصوصیات یک انسان کامل را دارا بود و به فرایض دینی معتقد بود.
از آن سال راهی به سوی قرب حق و دفاع از حریم قدسی و کیان اسلام و ایران را انتخاب کرد و با پروردگار عهد کرد تا پیروزی کامل از پای ننشیند نه در یک اعزام و دو اعزام، بلکه با ۹ اعزام از سال های ۶۰ تا ۶۵ به جبهه ها، از فتح المبین تا کربلای ۵ نهر جاسم و شلمچه، در زمینه رزمی، فرهنگی، عقیدتی تبلیغی، سر از پای نشناخت و خود را وقف دفاع مقدس نمود.
شیخ محمود با قرآن انس خاصی داشت و آیات بسیاری از کلام وحی در سینه جای داده بود. آخرین بار که اعزام می شد از شهادت خود در این اعزام خبر داد. چند بار نیز طعم شیرین مجروحیت در راه دفاع از قرآن و حق و ولایت را چشید. تیپ امام جعفر صادق علیه السلام در جبهه های نور به وجودش افتخار می کرد.
در آخرین کلامش لحظاتی قبل از شهادت به همرزمان چنین گفت: « امام را دعا کنید و حال که نمی توانید پیکرم را به عقب ببرید لااقل اسلحه ام را بردارید که به دست دشمن نیفتد، جبهه را خالی نکنید.» شب های نورانی جبهه، نماز عارفانه شبانه و راز و نیازش را فراموش نخواهد کرد. در نهایت شهید شیخ محمود جعفری در تاریخ هفتم بهمن ماه سال ۶۵ با حضور در عملیات کربلای ۵ بر اثر خونریزی و جراحت شدید گلوله بر پایش در کمتر از ده دقیقه به سوی معشوق پر گشود و آسمانی شد. پیکر مطهرش به مدت ۱۲ سال در سرزمین شلمچه باقی ماند و در سال ۱۳۷۷ آثار به جای مانده از پیکرش در حسینیه علیای ندوشن به خاک سپرده شد.
در جملاتی که از وصیت نامه اش به دست آمد، نوشته بود:
«اگر پیکرم پیدا نشد، لباسی که در عملیات فتح المبین در آن زخمی شده ام و به خونم رنگین شده است بردارید و به جای جنازه ام به خاک بسپارید. ای کسانی که ۶ سال از دفاع مقدس می گذرد و هنوز نمی دانید در جبهه ها چه می گذرد، به یاری اسلام بشتابید.»
خاطره ای از شهید:
شب قدر بود، مردم نجیب و زحمت کش زادگاهش، ندوشن، قصد خواندن نماز صدرکعتی مستحبی را داشتند تا شب زنده داری کنند و شیخ محمود را به عنوان امام جماعت انتخاب کردند که شهید اظهار داشت من نماز قضا ندارم که نیت قضا کنم ولی به نام قضای شهید حورمهر سه شبانه روز نماز می خوانم.
دیدگاهتان را بنویسید