به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ندای ندوشن؛در ادامه این مطلب آمده است:دکتر اسلامی ندوشن در آثار خود از «روح ایران» سخن می گوید که همواره در گردنه ها و سرفصل های دشوار تاریخ خود را نشان داده و ایران و ایرانی را از مهلکه ها می رهاند. او می گوید: «ایران همچون ققنوس، بارها در آتش خود سوخته است و باز از خاکستر خویش زاییده شده…»
سال ها بود که ایرانیان گرفتار یاس و ناامیدی بودند. خبرها همه بد بود. صدور قطعنامه ها، اعمال تحریم هایی که همچون موریانه بنای صنعت و اقتصاد کشور را می جویدند، واردات بی رویه و نابودی صنایع و تولیدات داخلی و به تبع آن بیکاری و افزایش معضلات و مصایب اجتماعی، سخنان و سخنرانی های بیهوده و دشمن ساز، سؤ مدیریت ها، تغییرات ویرانگر در زیرساخت های اداری، اقتصادی و اجتماعی، دشمنی افراد، گروه ها و جناح های مختلف کشور با یکدیگر، اخبار بد اقتصادی و فرو رفتن اکثر مردم در گرداب مشکلات معیشتی و برآمدن قشر رانت خوار میلیاردی و ایجاد فاصله عجیب طبقاتی، زوال اخلاق در جامعه، بروز فساد و تباهی در همه امور مادی و معنوی کشور که به پیامدهای یک جنگ ویرانگر اما بدون خونریزی شبیه بود.
سپس اخبار دزدی های عجیب و غریبی که از اموال مردم ایران (بیت المال) صورت گرفته است و گرفتاری های بی حاصل، ناخواسته و بی فایده ملت و دولت و کشور در مناقشات بین المللی بر سر غنی سازی اورانیوم، اما خوشبختانه بار دیگر روح ایران و ایرانی در انتخاب حسن روحانی تجلی پیدا کرد و با نبوغ و برجستگی بی نظیر دکتر محمد جواد ظریف، ملک و ملت ایران از این گردنه پر خطر تاریخی عبور کردند.
قبول قطعنامه 598 و آتش بس جنگ هشت ساله، فرصتی تاریخی برای سازندگی و ایجاد زیربناهای اقتصادی و اجتماعی و روند تکامل زندگی مدنی در کشور به وجود آورد؛ اما متاسفانه در بن بست پرونده هسته ای و دوران هشت ساله اخیر، این روند متوقف گردید و به قهقرا رفت، اما اکنون نوبت آن است که باز ایرانیان امیدوارانه به آینده نگاه کنند.
نگارنده همواره داستان آلمان را پیش چشم دارد. آلمان در جنگ جهانی اول شکست خورد و ویران شد. ملت آلمان مجددا این کشور را ساختند ولی بر اثر یک اشتباه، کشور را به دشمن داخلی خود یعنی هیتلر و حزب او سپردند. در جنگ جهانی دوم مجددا این کشور به شکل بسیار مهیب تری نابود شد و همه زیر ساخت های آن از بین رفت و یا توسط متفقین به غارت رفت. با اینحال ملت آلمان روحیه و امید خود را از دست ندادند و مایوس نشدند و مجددا با تلاشی تاریخی و کم نظیر کشور خود را در طول یکی دو دهه بطور کامل بازسازی کردند. مسلما آلمانی ها از اشتباهات گذشته خود درس گرفته اند که اکنون اینچنین مرفه و آزاد و آباد و سربلند در میان سایر ملل به حیات خود ادامه می دهند.
ما نیز از پس همه حوادث اخیر و تاریخی که در طول هزاره ها از سر گذرانده ایم، به هیچ وجه نباید و نمی توانیم از ساختن فردایی بهتر دست برداریم و این وظیفه و مسوولیت تک تک ما ایرانیان است.
اکنون راه هموار شده است و درس ها و تجربیات ما ایرانیان به ویژه در دهه های اخیر که بیشترشان را با هزینه های گزاف مادی و معنوی بدست آورده ایم می تواند چراغ راه آینده ما باشد.
اگر ملت های کوچکتر از ما توانسته اند شرایط زندگی بهتری را برای خود فراهم کنند مسلما ما نیز می توانیم، به شرط آنکه همه ما از جمله مدیران ارشد کشور قواعد زندگی و بقا را در دنیای مدرن بیاموزیم و بکار بندیم.
بحران آب تنها با «مدیریت علمی» حل خواهد شد. همه مشکلات دیگر نیز تنها با مدیریت علمی و همه جانبه وتلاش صادقانه حل خواهد شد و لاغیر. مدیریت غیر علمی اگر هر نامی بر آن بگذاریم باعث تباهی بیشتر این سرزمین خواهد گردید و ما تجربه آن را دستکم در سال های اخیر داشته ایم.
به گفته بسیاری از کارشناسان دوران بعد از توافق هسته ای، دوران جدیدی در حیات سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی ایران است.
بیاییم از همین امروز که در ابتدای این دوران قرار داریم هر چه از دستمان بر می آید برای فردای بهتر کشورمان انجام دهیم. کمترین کاری که همه ما می توانیم بکنیم این است که کوچه و خیابان های محل زندگی مان را با نریختن آشغال، تمیز نگهداریم و یا با همسر و فرزندانمان با مهربانی و دوستی سخن بگوییم و مهمترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که دروغ نگوییم که خانه ما را «دروغ» و چشم بستن بر حقایق و واقعیت ها سیاه کرده است.
حاکمان و مدیران ارشد کشور دردها و مشکلات واقعی کشور و نیازهای واقعی مردم را ببینند و بنا به وظیفه ای که بخاطر قرار گرفتن در آن جایگاه بر عهده شان قرار گرفته است به برآورده کردن این نیازها بپردازند.
ما مردم نیز بایستی از قواعد زندگی سالم و متمدنانه در جهان امروز پیروی کنیم تا بتوانیم ایرانی آباد، آزاد و سرفراز داشته باشیم.
به هرحال با راهبری رهبر انقلاب، مدیریت دکتر روحانی و تلاش های قابل تحسین تیم مذاکره کننده، در مسیر لغو تحریم ها گام برداشته ایم؛ اما این امید، تنها در صورتی تمدن این مرز و بوم را بار دیگر به اوج خواهد رساند که مردم ایران از صاحبان منصب گرفته تا من و شما و آنانی که خیابان ها را جارو می کنند، قدر این گشایش را بدانیم و عاشقانه برای وطن و آینده فرزندان این وطن، کار کنیم.
اگر دست در دست هم ندهیم به مهر ، این میهن هرگز آباد نخواهد شد، چه با تحریم، چه بی تحریم. این یک شعار نیست؛ یک راه طی شده و یک تجربه جهانی و بشری است.
منبع:هدانا
دیدگاهتان را بنویسید