شماره خبر: 19798 بدون دیدگاه انتشار: 2 آبان 1395 - 08:32 نسخه چاپي ارسال به دوستان

نیمکت‌های خالی ادبیات در مدرسه

نیمکت‌های خالی ادبیات در مدرسه

نگاهی به حضور شعر در کتب درسی از دبستان تا پیش دانشگاهی
روزنامه ایران – زهرا اسماعیلی*: زمانی بود که کتاب‌های درسی ما، وقتی دانش‌آموز دوره ابتدایی را تمام می‌کرد، آن قدر غنی بودند که مدرک ششم ابتدایی کفایت می‌کرد برای تدریس و سواد فارسی کسی که ششم ابتدایی را داشت، در حدی بود که شعر هزارساله را خوب می‌شناخت و شناخت نسبی قابل قبولی هم از نثر قرون چهارم و پنجم و ششم هجری داشت؛ البته این مال موقعی بود که دکترای ادبیات فارسی این مملکت، آدمی بود به اسم دکتر معین، وارث ادبی دهخدا و نیما؛ مال موقعی بود که استادان دانشگاه‌های این کشور، بهار و همایی و فروزانفر بودند. هر چقدر از لحاظ زمانی جلوتر آمدیم مدرک، کم‌ارزش‌تر شد مثل اسکناس. حالا در وضعیتی هستیم که اگر کسی مدرک کارشناسی ادبیات فارسی را داشته باشد و یک بار متن کامل تاریخ طبری یا کشف‌الاسرار را خوانده باشد، ذوق‌زده می‌شویم! واقعاً چه بر سر کتاب‌های درسی ما آمده؟
نیمکت‌های خالی ادبیات در مدرسه
کم‌‌‌‌‌‌‌‌توجهی به مبحث زیبایی شناسی
 زبان و ادبیات پارسی دربردارنده سیستم واژگانی، گفتار، کلام و فراز و نشیب‌های تاریخ است؛ آنچه بر زبان رفته و آنچه با زبان، رفته! و اکنون پس از هزاره‌ها و سده‌ها چون طنابی‌ است قطور که لایه‌هایی باریک، چون ورود واژگان بیگانه و دیگرآسیب‌های دوران و هجمه فرهنگی و ورود واژه‌ای از گویشی خاص، از اطرافش بیرون زده است. آنقدر غنی‌ است که می‌توان در دل آن زندگی کرد و آنقدر شکننده که به مراقبت و آموزش درست و انتقال صحیح نسل به نسل نیازمند است.
آنچه در سده‌ها و دوران مختلف از زبان پارسی تا حد توان پاسداری کرده جز شعر نبوده است. چه اشعاری با صراحت زبان و سبک خراسانی فردوسی، استواری و استحکام زبان سعدی و چه اشعاری با رمز‌ و رازآلودگی خواجه حافظ شیرازی وجلال‌الدین محمد بلخی و خاقانی. این بزرگان و مشاهیر شعر و ادبیات کلاسیک ما زبان را با چنگ و دندان تا عصر مشروطه کشانده‌اند. پس از مشروطه نیز زبان کارکرد سیال و پویایی در کاربرد و رویکرد‌های نو بین نوگرایان داشته و مانایی آن و یکی شدنش با کارکرد اجتماعی شعر و زندگی مردم حفظ شده است اما همه این ساز و کارها و تلاش‌ها، در کتاب‌های درسی ما چه جایگاهی دارند؟
در مقطع ابتدایی دانش‌آموزان کم سن ما شانس داشتن شعرهای مصطفی رحماندوست و ترانه‌ها و تغزل‌های کودکانه‌اش را داشته‌اند. همچنین اشعاری موزون با احساسات لطیف و ناب که حس زنده بودن و زندگی بخشیدن دارند مانند «باز باران با ترانه» گلچین گیلانی، به خاطر مضمون مناسب‌ و رعایت حس زیبایی شناسی، شانس ورود به کتاب ادبیات فارسی تا چهارم دبستان را یافته‌اند؛ هر چند در مقاطع بالاتر مبحثی برای زیبایی شناسی در هنر و ادبیات و شعر درنظر گرفته نشده است. کم‌‌‌‌‌‌‌‌توجهی به مبحث زیبایی شناسی یکی از رویکردهای سختگیرانه برنامه‌ریزان کتب ادبیات فارسی از دبستان تا پیش دانشگاهی بوده است.
جایگاه نیمایوشیج در حد معرفی
دوره هفت ساله متوسطه، در نظام کنونی آموزش و پرورش، به متوسطه یک و متوسطه دو تقسیم‌بندی شده است. از بین شاعران کلاسیک فردوسی، سعدی و مولوی و پس از آنها حافظ به ترتیب جایگاهی در کتب ادبیات فارسی پیدا کرده‌اند.
حکایات و اشعار سعدی از بین شاعران و اشعار کلاسیک جایگاه مختصری در کتاب‌های ادبیات فارسی تا دوره متوسطه یک به خود اختصاص داده‌اند. در سال‌های بالاتر اما بیشتر به سعدی پرداخته شده است.
نیمکت‌های خالی ادبیات در مدرسه
ادبیات معاصر البته جایگاه بیشتری را در کتب درسی به خود اختصاص داده‌اند و این جایگاه در کتاب ادبیات دوم دبیرستان و دوره پیش دانشگاهی بیش از سال‌های دیگر است؛ هرچند این حضور ادبیات و شعر معاصر تنها مختص به چند شاعر از شاعران دوران معاصر است.
 پروین اعتصامی در طول سال‌های تحصیلی بیشترین حضور را به خود اختصاص داده و گویی ضروری دانسته شده دانش‌آموزان ما در ایران همانگونه که در غرب شکسپیرخوانی می‌کنند در اینجا پروین اعتصامی خوانی داشته باشند. بیشترین اشعار پروین اعتصامی در سه ساله اول متوسطه خوانده می‌شوند.
دانش‌آموزان چهارده ساله ما تنها دیوانی که گوشه کتابخانه‌شان خواهند داشت دیوان اشعار پروین اعتصامی خواهد بود و حتماً هر کدام‌شان حداقل یکبار ملزم به تحقیق بر شعر و زندگینامه پروین اعتصامی و نوشتن درباره او شده‌اند.
آنچه از شعر و درباره‌ شعر و اشعار و نام بزرگان شعر، در ذهن دانش‌آموزانی که به مقطع پیش دانشگاهی رسیده‌اند، چیست و چه خواهد بود؟
از شاعران معاصر پس از پروین اعتصامی، قیصر امین‌پور و نهایتاً سهراب سپهری -البته با کمتر از پنج شعر در کتب ادبیات فارسی از دبستان تا پیش دانشگاهی- اندک‌جایگاهی دارند. و به نیما یوشیج-پدر شعر نوی فارسی- هم در حد معرفی وی در قسمت معرفی بزرگان و مشاهیر شعر، با آوردن اندکی از تاریخچه شعر و زندگی‌اش، قناعت شده است.
آشنایی با واژگانی دیریاب
بخوانیم شعری از سعدی با تضمین ملک الشعرای بهار در کتاب سال هفتم را: شبی در محفلی با آه و سوزی/ شنیدستم ز مرد پاره دوزی/ چنین می‌گفت با پیر عجوزی/ گلی خوشبوی در حمام روزی/ رسید از دست مخدومی به دستم/ گرفتم آن گل و کردم خمیری/ خمیری نرم و نیکو چون حریری/ معطر بود و خوب و دلپذیری/ بدو گفتم که مشکی یا عبیری/ که از بوی دل آویز تو مستم.
در قطعه بالا از بهار، که دانش‌آموزان ملزم به حفظ آن هستند، از لحاظ به کاربستن واژگان قدمایی این امکان داده شده است تا در کتاب ادبیات مقطع دوم راهنمایی دانش‌آموزان با معانی واژه‌هایی چون عبیر و عجوز و مشک آشنا شوند. واژه‌هایی که احتمالاً در زندگی روزمره هیچ‌گاه از آنها استفاده نخواهند کرد و اگر در آینده «نویسنده یا شاعری بنام» شوند احتمال به کاربستن این واژه‌ها در متون و اشعارشان زیر یک درصد است.
چیزی که تحیربرانگیز است توانایی دانش‌آموزان در حفظ کردن و دوباره خوانی آن سرکلاس درس و آزمون پایان ترم تحصیلی است. احتمالاً شاگردان برای به‌خاطرسپاری این سطرها دچار مشقت زیادی می‌شوند و در نهایت یک ماه پس از اتمام سال تحصیلی آن شعر به‌طور کامل از خاطرشان پاک خواهد شد.
نیمکت‌های خالی ادبیات در مدرسه
در اینجا ما به مبحث زمخت بودن برخی از اشعار که برای دانش‌آموزانتخاب شده است مواجه‌ایم. اشعار منتخب در دوره متوسطه عموماً آنقدر نرم نیستند که ملکه ذهن شوند؛ برعکسِ ترانه‌ها و اشعاری که در کتاب‌های فارسی مقطع اول تا چهارم دبستان داریم.
اینکه در دوره متوسطه، درست بودن و ساختار و وزن درونی‌ درست داشتن، به عنوان یک الگوی آموزشی مد نظر قرار گرفته، حائز اهمیت است اما باید مراقب بود که اشعار منتخب برای دانش‌آموز، بررسی و تحلیل‌شان ملال‌انگیز نباشد. در کتب درسی این دوره، در زمینه یادگیری واژگان و سبک‌های کلاسیک قدری افراط دیده می‌شود.
جای خالی تنوع
برنامه‌ریزان، طبیعتاً فراگیری ادبیات پارسی را به‌طور ریشه‌ای مد نظر دارند اما در زمینه شعر، دانش‌آموزان با انواع سبک شعر به ‌صورت کاربردی آشنا نمی‌شوند. متون نثر جایگاه بالاتری از شعر دارند. در نثر معاصر، بزرگانی چون محمدعلی اسلامی ندوشن، سیمین دانشور، جلال آل احمد، محمدعلی جمالزاده، غلامحسین یوسفی و از بین قدما بیهقی و نصراللـه منشی مورد توجه بوده‎اند.حال اینکه چرا غزل‌ها از اشعار کلاسیک انتخاب شده‌اند و چرا غزل سرایان معاصر چون مهدی حمیدی و حسین منزوی حتی با یک قطعه به کتب درسی راه نیافته‌اند احتمالاً حاکی از ناشکیبایی نگارندگان کتب درسی در بررسی اشعار بیشتر و متنوع‌تر است.این شیوه انتخاب، از تنوع اشعار کاسته است.در شعر نو و سپید نیز اینگونه است. برای مثال اگر از دانش‌آموز مقطع متوسطه پرسیده شود که اخوان ثالث که بوده؟ احتمالاً او را با ادیسون یا انیشتین اشتباه می‌گیرد و اختراعی را به او نسبت می‌دهد!
در این کتاب‌ها همچنین آشنایی دانش‌آموزان با روند نوگرایانه شعر و پدیدار شدن شعر نو، چگونگی و چرایی آن، ناچیز است و آنان با شعر مدرن و آزاد که در سطح جامعه و جهانی پدیدار شد، شعری که همگام‌تر با جامعه بود نسبت به سبک‌های پیشین خود، چندان آشنا نمی‌شوند؛ شاید به این خاطر که مضامین اشعار از حکایات پند‌آمیز با بن‌مایه‌های عرفایی، به سمت زمینی شدن و مرگ پیش رفته است. گویا مرگ تا قرن بیستم با وجود قحطی‌زدگی‌ها و بیماری‌های اپیدمیک، دغدغه‌ بشر نبوده یا کمتر بوده است.
آیا شاگردان باید از گزندی که عصر سرعت و تکنولوژی با هزار دغدغه‌ به بدنه اجتماع وارد کرده، مطلع شوند یا خوانش و فراگیری اشعار کلاسیک و معاصری که رنگ و بوی و اتصالات قدمایی دارند کفایت می‌کند؟
تاریخ ادبیات؛بودن یا نبودن؟!
در بخش تاریخ ادبیات، بیشتر به معرفی و بازگوکردن زندگینامه مشاهیری چون مولوی ، سعدی و فردوسی و حافظ اکتفا شده است و این بخش، غیرهدفمندتر از سایر بخش‎ها به نظر می‎رسد. بسیاری از مشاهیر، حتی در بخش معرفی بزرگان، کمترین جایگاهی ولو در حد چند سطر کوتاه ندارند و از فهرست مشاهیر جامانده‌اند. سهم معرفی ادبیات برون‌مرزی نیز در هفت سال دوران متوسطه حدود 25 درصد است. هر چند که با ورود به قرن بیست و یکم، دیگر معاصر نیستند اما همین آشنایی اندک برای دانش‌آموزان پرفایده بوده است؛ برای مثال معرفی اثر ارزشمند «موش‌ها و آدم‌ها» جان استاین‌بک، نویسنده‌ای که برنده جایزه نوبل شده است و همچنین آثار نثر بزرگانی چون آندره ژید، تولستوی، آلفونس دوده، ویکتورهوگو و وارنر در کتاب‌های دوره متوسطه گنجانده شده است. هر چند آثار بزرگی چون شاهکارهای چخوف درنظر برنامه‌ریزان نیامده و حتی یک شعر از شاعران برون مرزی در این کتاب‌ها نیست. هرگز یک دانش‌آموز ما حتی در رشته علوم انسانی با بزرگی چون ازرا پاوند و اشعارش آشنا نمی‌شود و برای شناختن تد هیوز، باید خود قله‌های مطالعات غیر درسی را فتح کند.
نیمکت‌های خالی ادبیات در مدرسه
باید دانش‌آموزانی کنش‌مند تربیت کرد
بسیاری از استادان ما اعتقاد به آموزش از ریشه و اصرار به تقویت ریشه‌ها دارند اما این را نیز باید در هدفگذاری‌های‌شان بگنجانند که با بالارفتن یک درصدی هوش دانش‌آموزان در هر دهه، چه باید کرد؟ یا با آنچه تقاضای دانش‌آموزان این دهه است و دغدغه‌هایی که در هر دهه بر دغدغه‌های دانش‌آموزان [که نتیجه اجتناب‌ناپذیر نیاز به دانستن است] اضافه می‌شود؟
در رویکرد به شعر و ادبیات در کتب درسی، هدفگذاری کتب تا یک دهه پیش بدین صورت نبوده که دانش‌آموزان، نویسندگان و شاعران آینده باشند و استعدادهای درونی، کشف شده و به مرحله بروز و کنش‌مندی برسند اما پیرو گزاره معنایی پیشین باید متذکر شوم که هدفگذاران و مؤلفان کتب درسی و در کارگروه‌های مدنظر قرار گرفته شده برای معلمان، در این دهه به این نتیجه رسیده‌اند که آموزش نیازمند کنش‌مند بودن است و باید دانش‌آموزانی کنش‌مند تربیت کرد؛ نه فقط دانش‌آموزانی که فرا ‌بگیرند و در گوشه‌ای از صندوقچه ذهن، آموخته‌های‌شان را محبوس کنند. رشد و شکوفایی، مستلزم کنش مندی و فعالیت‌های کنش‌مندانه شاگردان است.
این تغییرات، اندک اندک از اواخر دهه هفتاد شروع شده‌اند. در کتاب‌ها و کارگروه‌های کلاسی جدید این کارکرد و رویکردی جدید و نو را در زمینه ادبیات می‌توان دید. هرچند بیشتر و بیشتر در بخش داستان‌نویسی و کمتر و کمتر در زمینه شعر!
به کجا چنین شتابان؟
از آنجایی که بیشترین بارِ آنچه یک شاگرد باید از ادبیات بداند بر دوش کتاب‌های دوره متوسطه دوم یا همان دبیرستان و پیش دانشگاهی‌ است، جا دارد به بررسی بیشتری در این مقاطع بپردازیم. در ادبیات دوم دبیرستان با حجم بیشتری از تاریخچه و نویسندگان و ادیبان و نثرهایشان مواجه می‌شویم. در دوم دبیرستان بخش‌های بیشتری از شاهنامه فردوسی، قصیده‌ای بلند از حبسیات مسعود سعد سلمان، زندگینامه طه حسین پژوهشگر معاصر مصری و نثری از اعتمادالسلطنه از وزیران و مقربان دربار ناصرالدین شاه قاجار تا غزلی که باید حفظ شود از فخرالدین عراقی آمده است؛ همچنین یک غزل از سعدی و یک غزل از حافظ. قطعه‌هایی از قابوس نامه و سیاست نامه هم بین درس‌ها گنجانده شده است. حجم زیادی از استعاره و کنایه و ارائه‌های ادبی، در این آثار همگی کلاسیک، در دوم دبیرستان به دانش‌آموزان این مقطع آموزش داده می‌شود. هرچند آموزش و دانش تدریس اوزان عروضی در این مقطع گنجانده نشده است و دانش‌آموزان با وجود کسب این‌همه ارائه ادبی، توانایی سرایش یک سطر موزون و یک غزل ساده را پیدا نمی‌کنند گرچه تحلیل و مکاشفه اشعار را چرا. به یقین کسب فن و مهارت سرایش برای دانش‌آموزان رشته‌های تجربی و ریاضی «ضروری» دانسته نشده است! داستان کباب غاز از جلال آل احمد، نماینده داستان معاصر است؛ همچنین از سیمین دانشور، سووشون مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و در ادبیات نمایشی، فیلمنامه «بچه‌های آسمان» خوانده می‌شود.
در مقطع سوم دبیرستان آثاری از فردوسی و سعدی و سپید‌ قطعه‌ای از حمید سبزواری، پرویز خرسند، قیصر امین‌پور، سلمان هراتی و علی معلم و مؤذنی آمده است. از شاعران و نویسندگان برون مرزی رابیندرانات تاگور، سیلویا تانزد وارنر و ویلیام شکسپیرمعرفی شده‌اند.در فارسی عمومی پیش‌دانشگاهی می‌خوانیم از: وحشی بافقی، ظفرنامه حمدالله مستوفی، ابومسلم‌نامه ابوطاهر طرسوسی، کشف المحجوب از ابوالحسن جلابی هجویری، از زرین‌کوب، عطار و سمک عیار، ناصرخسرو، اسلامی ندوشن و نظامی، امام محمد غزالی، جامی ، نظام الملک و…
در این مقطع که گامی فراتر از دوره متوسطه و دیپلم است، دانش‌آموزان باید با دانشی غنی‌تر از زبان و ادبیات فارسی، آماده حضور در دانشگاه شوند و کافی‌ است این کتاب، با کتاب فارسی سال ششم متوسطه دهه پنجاه مقایسه شود تا بدانیم به چه میزان، پیش رفته‌ایم یا پس؟
 * شاعر، مترجم ، پژوهشگر

اخبار مرتبط :

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کاربر گرامي؛ قبل از فرستادن ديدگاه، قوانين اين بخش را مطالعه نماييد.