به گزارش ندای ندوشن؛انگار دیگر دورانی که همسایهها از فامیل به آدم نزدیکتر بودند، به سر آمده است. حتی گاهی همان معدود آدمهایی که تلاش میکنند همچنان هم سایه مهربان خانوادههای اطرافشان باشند یا دوست دارند از اوضاع و احوال همسایههایشان خبردار شوند، متهم به فضولی و جاسوسی میشوند.
تا همین چند دهه قبل، داشتن همسایه خوب، نعمتی بود که با وجود معاشرت دائمی با او، زندگی در محلات و کوچهها شیرینتر میشد، اما حالا دیگر بسیاری از همسایهها، سقف انتظاراتشان به سطحی رسیده که فقط از همسایه انتظار دارند مزاحم زندگی آنها نشود، کاری به کار هم نداشته باشند و هر دو در جزیرههای متفاوت زندگی کنند.
در بسیاری از کلانشهرها، حتی احتمال دارد همسایهها پس از چند سال زندگی در مجاورت همدیگر، نام هم را ندانند. شاید گفته شود این مسیر غیرقابل بازگشتی است که خیلی از کشورهای توسعه یافته هم همین مسیر را از سر گذراندهاند، اما این که مسیر توسعه یافتگی با فراموشی سنت حسنه همسایهداری عجین شود، مسیری است که چندان با فرهنگ ایرانی سازگار نیست.
ضربه فضای مجازی بر ریشه همسایهداری
ایده اولیه طراحی فضای مجازی، نزدیکتر کردن آدمها به همدیگر بود تا دهکده جهانی شکل بگیرد، طوری که آنقدر دلها و فرهنگهایمان به هم نزدیک شود که کسی احساس تنهایی نکند.
اما دکتر سعید محمدی صادق، جامعهشناس و استاد دانشگاه تاکید دارد ما سالهاست از این هدف اولیه طراحی شبکههای مجازی دور شدهایم. به اعتقاد او، این روزها فضای مجازی به جای آن که آدمها، همسایهها و فامیل را به هم نزدیک کند، آنها را روز به روز از همدیگر دورتر میکند.
گسترش روزافزون فضای مجازی باعث شده به قول محمدی صادق، خردهفرهنگهای رایج بین همسایهها کمتر رشد کند و آن قرابت قدیمی کمرنگ شود.
یعنی به جای این که رسانههای جدید، شکاف ارتباطی میان خانوادهها و همسایهها را پر کند، به اعتقاد این استاد دانشگاه، باعث شکاف عمیقتر شده است.
به گفته محمدی صادق، اولین گوشیهای تلفن همراه در گذشته، با حدود 250 سانتیمتر طول و سه و نیم کیلو وزن فقط برای فعالیتهای امنیتی در پلیس کاربرد داشتند، اما با کوچکتر شدن گوشیها و گسترش فضای مجازی، ارتباط رودرروی آدمها هم کمرنگ شده، طوری که خیلیها احساس میکنند دیگر به ارتباط با همسایهها نیاز ندارند.
گوشیها، فضای مجازی و رسانههای نوظهور، همه برای پرکردن خلأ ارتباطی ایجاد شدهاند، اما به باور این جامعهشناس، رسانهها بیشتر از آن که خلأ را پر کرده باشند، آن را پررنگتر کردهاند.
شاید در ظاهر دو همسایه به اندازه یک کلیک در فضای مجازی با همدیگر فاصله داشته باشند، اما در عمل، فاصله همسایهها فراتر از این حرفهاست. جالب است حتی امکان دارد همسایهها راضی باشند صفحات مجازی همدیگر را لایک کنند، اما با هم به شکل مستقیم وارد گفتوگو نشوند.
اعتمادسازی، پیش شرط همسایهداری
وقتی اعتماد در روابط انسانی پر بکشد، آن وقت هر شکل از رابطه انسانی اعم از خانوادگی، فامیلی و همسایگی هم کمرنگ میشود.
دکتر افسر افشار نادری، جامعهشناس و مدرس دانشگاه معتقد است: شرط احیای سنت همسایهداری، تقویت اعتماد متقابل میان شهروندان جامعه است. از نگاه او، در این دوره و زمانه، اعتماد میان گروههای مختلف اجتماعی کمرنگتر از قبل شده و همین مساله روی فرهنگ همسایهداری هم تاثیر مستقیم گذاشته است، طوری که آدمها دیگر مثل گذشته، کمتر به همسایههایشان اعتماد میکنند، بنابراین میتوان گفت پیششرط احیای سنت همسایهداری، تقویت اعتمادسازی در جامعه است.
در بازه زمانی بلندمدت، به باور این جامعهشناس، آموزش و فرهنگسازی میتواند به تقویت اعتماد در جامعه و تقویت روابط همسایگی کمک کند، اما باید در کنار آموزش و فرهنگسازی، توزیع عادلانه ثروت و کاهش اختلاف طبقاتی نیز پیگرفته شود تا هیچ فردی، همسایهاش را رقیب یا دشمن خودش نداند.
به گفته وی، وقتی سطح اقتصادی افراد مختلف در جامعه به همدیگر نزدیک شود، آن وقت همسایهها در فضایی آرام و دوستانه با همدیگر تعامل خواهند داشت و به همدیگر به چشم رقیب نگاه نمیکنند، اما هر چقدر اختلاف طبقاتی بیشتر شود، از آن طرف همسایهداری هم کمرنگ خواهد شد.
گسترش اصالت فردی در جامعه و افزایش تفکر شخص محوری هم سبب شده به گفته افشار نادری، سنت همسایهداری مثل قدیمها جان نداشته باشد؛ در حالی که در گذشته، همسایهها بخشی از مهمترین تفریحات زندگیشان ارتباط مداوم با همدیگر بود.
به گفته این جامعهشناس، اگر این باور در مردم زنده شود که در زمان وقوع بحران و مشکلات، همسایهها میتوانند خیلی زودتر از برادر و خواهر و فرزند به داد آدم برسند، آن وقت احیای همین تفکر میتواند به احیای سنت همسایهداری کمک کند.
جدای از آن، این جامعهشناس معتقد است: همسایهها در گذشته، پایگاه محکم اجتماعی و روانی همدیگر هم به حساب میآمدند و به نوعی پشتوانه روحی و معنوی همدیگر بودند، اما این ویژگی ارزنده و کارکرد بی بدیل همسایهداری هم با گسترش شهرنشینی و توسعه عمودی شهرها در حال محو شدن است.
احیای سنت همسایهداری در عصر مدرنیته
مهم نیست دیگران چه قضاوتی میکنند یا امکان دارد ما را به چه صفاتی متهم کنند، مهم این است اراده کنیم رابطهمان با همسایهها بهبود یابد. این کار هم با روشهای مختلف، شدنی است.
در گذشته، مراسم مذهبی، نذری پزان و دورهمیهای عصرگاهی، بهانهای میشد تا همسایهها با همدیگر درد دل کنند و پایههای ارتباطشان مستحکمتر شود، ولی حالا بهانههای دور هم بودن همسایهها در عصر سرعت و اضطراب خیلی کمتر از گذشته شده است.
دغدغههای معیشتی و کاری شهروندان امروز، قابل قیاس با شهروندان نسلهای دیروز نیست. اگر پای درددل همسایهها بنشینید و از آنها بپرسید چرا فرهنگ همسایهداری کمرنگ شده است، احتمالا آنها از انبوه مشکلات زندگیشان به شما میگویند. این که مشکلات روزمره دیگر فرصتی به آنها نمیدهد که بخواهند برای ارتباط با همسایههایشان وقتی داشته باشند.
در چنین اوضاعی شاید نیاز نباشد مثل قدیم، از کوچک تا بزرگ کوچه و محل، شما را بشناسند و با شما دوست باشند. همین که همسایههای کناری و واحدهای مجاور با شما آشنا باشند و تلاش کنید هم سایه واقعی آنها باشید، کفایت میکند.
هنوز هم میشود با بهانههای کوچک، همسایهها را کنار هم جمع کرد، این بهانه میتواند برگزاری یک جشن تولد ساده باشد تا چراغ سنت همسایهداری همچنان روشن بماند.
انواع و اقسام همسایهداری
انسانی که نتواند برای همسایه کناریاش، شهروند خوبی باشد و حقوق او را محترم نداند، شک نکنید نمیتواند شهروند خوبی هم برای جامعه باشد.
در عصر امروز میتوان همسایهها را به سه بخش مجزا قسمت کرد. گروه اول، همین افرادی هستند که حقوق همسایه را محترم نمیدانند، یعنی نهتنها خیرشان به همسایه نمیرسد، بلکه حضورشان هم مایه عذاب همسایه است.
گروه دوم، افرادی هستند که نه در حق همسایه بدی میکنند و نه در حق او کار نیکی انجام میدهند. آسیب این شکل از همسایهداری منفعل، دستکمی از گروه اول ندارد. فقط جنس آسیبهایشان با هم فرق میکند. کسی که برایش مهم نباشد همسایه کناری اش گرسنه است، دزد به خانهاش زده یا به کمک نیاز دارد، چنین همسایهای را نمیتوان هم سایه نامید.
دسته سوم، همسایههایی هستند که به معنی کلمه هم سایه واقعی هستند. خیلی از سالمندانی که طعم شیرین همسایهداری در دهههای گذشته را چشیدهاند، هنوز هم تمایل دارند آن دوران خوش را با همسایههای جوان امروز تجربه کنند. قدیمیها یاد گرفتهاند فقط همجوار اجباری همدیگر نباشند، بلکه هم سایه اخلاقی هم باشند که در روزهای سخت و شیرین، همسایهشان را تنها نگذارند.
قواعد آپارتماننشینی
قانون تملک آپارتمانها در سال 1343 به تصویب رسیده است. در این قانون 15مادهای به مهمترین اختلافنظرهایی که ممکن است بین همسایگان اتفاق بیفتد، پاسخ داده است.
در ماده 14 این قانون عنوان شده است: «مدیر یا مدیران مکلفند تمام بنا را به عنوان یک واحد در مقابل آتشسوزی بیمه کنند. سهم هر یک از مالکان به تناسب سطح زیر بنای اختصاصی آنها از سوی مدیر یا مدیران تعیین می شود و از شرکا اخذ و به بیمهگر پرداخت خواهد شد. در صورت عدم اقدام و بروز آتشسوزی مدیر یا مدیران مسئول جبران خسارات وارده هستند.»
ناگفته واضح است که در بسیاری از ساختمانها، بیمه آتشسوزی وجود ندارد و بسیاری از مالکان، ترجیح میدهند زیر بار این هزینه نروند.
در ماده 10 این قانون هم اشاره شده است: «هرگاه مالک یا استفادهکننده ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه سهم بدهی خود را نپردازد، مدیر یا هیات مدیره میتوانند به تشخیص خود و با توجه به امکانات از دادن خدمات مشترک از قبیل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم، برق، گاز و… به او خودداری کنند.»
افزون بر این، در این قانون اشاره شده : «در صورتی که مالک یا استفادهکننده همچنان اقدام به تسویهحساب ننمایند، اداره ثبت محل وقوع آپارتمان به تقاضای مدیر یا هیات مدیره برای وصول وجه مزبور طبق اظهارنامه ابلاغ شده اجرائیه صادر خواهد کرد.»
این قانون هم بندرت در ساختمانها رعایت میشود. رودربایستی با ساکنان ساختمان و نبود ضمانت اجرایی، مانع اجرای قاطع این قانون شده است.
در ماده 13 این قانون هم یادآوری شده: «در صورتی که به تشخیص سه نفر از کارشناسان رسمی دادگستری، عمر مفید ساختمان به پایان رسیده یا به هر دلیل دیگری ساختمان دچار فرسودگی کلی شده باشد، آن دسته از مالکان که قصد بازسازی مجموعه را دارند، میتوانند براساس حکم دادگاه، با تامین مسکن استیجاری مناسب برای مالک یا مالکان که از همکاری خودداری میورزند، نسبت به تجدیدبنای مجموعه اقدام نمایند.»
بهجرات میتوان گفت این بند قانونی بندرت در کشور ما رعایت میشود و ساختمانها تا سالهای سال، به شکل فرسوده باقی میمانند.
ماده 21 این قانون هم اشاره دارد: «مدیر یا مدیران مکلفند میزان هزینه مستمر و مخارج متعلق به هر شریک و نحوه پرداخت آن را قبل یا بعد از پرداخت هزینه به وسیله نامه سفارشی به او اعلام کنند.» این هم از آن دست قوانینی است که تا اجرایی شدن آن، فاصله چشمگیری داریم.
منبع: جام جم
دیدگاهتان را بنویسید