در گفتگویی که با چند پیرمردان ندوشنی داشتیم؛ از آداب رسوم قدیم ماه رمضان در ندوشن این چنین بازگو کردند.
یکی از پیرمردان که در چهره اش معرفت خاص ماه روزه داری مشخص بود، گفت: اگرچه هنوز هم در بسیاری از روستاها، آداب و رسوم قدیمی به قوت خود باقی است ولی ماه رمضان قدیم شور حال خاص خود را داشت چون بیشتر مردم شاد و خوشحال بودند و همسایه توان دیدن سفره خالی همسایه کناری خانه خود را نداشت.
وی با اشاره به سنت افطاری ساده در بین مردم روزه دار افزود: با وجود اینکه در این زمانه فراوانی نعمت زیاد است ولی سفره خالی بیشتر دیده می شود زیرا متاسفانه مثل قدیم مردم از حال دل همسایه خبر ندارند و کمک رسانی به مراتب کم تر شده است.
وی با بیان برخی سنت های ماه مبارک رمضان اظهار کرد: در قدیم، آئین و رسوم ماه مبارک رمضان برای مردم شبیه عید نوروز بود، بانوان به خانه تکانی و مردها به غبارروبی مساجد و اماکن مذهبی می پرداختند و در شب رویت هلال ماه بسیاری از خانواده ها با آب و آیینه و سبزه روی بام خانه به پیشواز ماه نو می رفتند.
وی با اشاره به دیگر اداب و رسوم ماه مبارک گفت: همه مردم در ماه خدا با اشاره به اینکه به مهمانی ویژه ای آمده بودند، آداب و رسوم را به خوبی انجام می دادند و در انجام تکلیف کم نمی گذاشتند و کم تر دیده می شد که کسی روزه خواری در ملاء عام بکند.
یکی دیگر از اهالی ندوشن ادامه داد: آن روزها تلوزیون و رادیو نبود و هر کسی زودتر برای سحری خوردن بیدار می شد، با مشت به دیوار همسایه می کوبید تا دیگران را برای سحر بیدار کند و این زنجیره تا همسایه های بعدی ادامه پیدا میکرد.
یکی دیگر با بیان اینکه امروز با وجود پیشرفت علم پزشکی مردم باز هم هر روز در رابطه با غذای ایده ال از پزشک سوال می کنند، تصریح کرد: آن روزها خانواده به رسم قدیمی ها پابرجا بود و در خاطرم هست که غذاهای مقوی بیشتر مصرف می شد و حتی آنها که کمی از نظر مالی کم توان تر بودند، به نسبت توان خود، از غذاهای مقوی نظیر ماست و نان جو خانگی استفاده می کردند.
وی تاکید کرد: در میان مردم قدیم ناسپاسی نسبت به نعمت مطرود و مذموم بود و یا گاها در روستاها دیده نمی شد و این رفتار و منش به مرور به نسل های آینده انتقال پیدا می کرد به گونه ای که در این ماه اعمال غیر اخلاقی و شرعی به کمترین میزان خود می رسید.
بسیاری از این آداب و رسوم در مناسبت ها و ایام خاص به دلیل وفاداری و پیروی نسل در نسل، جزئی از فرهنگ مردم ما محسوب می شد و حال در این دوران هیچ خبری از آن رسوم و فرهنگ اصیل نیست. عادات و رفتارهایی که اگر هم چنان پابرجا بودند، می توانستند برکت و صفا و صمیمیت گذشته ها را در منازل و فضای زندگی خانواده ها در این ماه پربرکت و ویژه به خانواده ها برسانند، اما در طول سال ها کم رنگ و به فراموشی سپرده شدند. شاید به همین دلیل است که سفره های سحری و افطار هرچند رنگین تر و تجملی تر چیده می شوند، اما به دلیل رخت بر بستن انصاف، نوع دوستی، رحم و بخشندگی در جامعه، برکت واقعی در آن ها کمتر پیدا می شود.
دیدگاهتان را بنویسید