به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ندای ندوشن؛صبح روز ۲۸ اردیبهشت ۹۴ بود که سردار سید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودان ستاد کل نیروهای مسلح در مراسم استقبال از پیکرهای مطهر شهدای دفاع مقدس که از مرز شلمچه وارد کشور شدند، گفت: پیکرهای ۱۷۵ تن از شهدایی که امروز وارد کشور شدند، متعلق به غواصان جمهوری اسلامی ایران در دفاع مقدس است که در عملیات کربلای۴ با دستان بسته توسط نیروهای بعثی به شهادت رسیدند.
اعلام این خبر در فضای مجازی و سطح جامعه واکنشهای احساسی بسیاری را از طرف اقشار مختلف برانگیخت، فضای مجازی سرشار از آه و افسوس و دلنوشته هایی شد که با خواندنش بغض هر آدمی اشک و بر گونههایش جاری میشد.
دلتنگیهایی از جنس اشک
قرار بود برایتان از دلتنگیهایم بنویسم، از جنس اشکهایم که بغض را پایان نمیدهد، از انتظار دخترکی که امروز دانشجوی موفقی است و از چشمان کم سوی مادری که تا همین دیروز چشم به راهت بود، انتظار آمدنت را داشتیم اما نه با دستان بسته، چقدر خوب شد که آمدی و دانستیم که همیشه بودهای…
راز دستان بسته
یکی از غواصان و تخریبچیان لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) جزئیاتی از چگونگی شهادت و دلیل بستن دست ۱۷۵ غواص شهید عملیات کربلای ۴ را بازگو کرد و گفت: هر یک از غواصان شجاعی که از لشکرهای ۳۱ عاشورا و ۱۰سیدالشهدا در عملیات ۴ شرکت کردند، و توانسته بودند پیشروی کنند جزو نوابغ تخریب، اطلاعات و تیراندازی و رزم بودند و چون دشمن از آنها میترسید در هنگام اسارت دستان آنها را بسته بود.
جعفری افزود: دشمن حتی از دستان بسته این غواصان میترسید تا مبادا با دستان بسته هم عملیات انجام دهند به همین دلیل آنها را زنده به گور کرد.
درد دل همسر یکی از شهدای غواص اصفهانی
“زهرا، م” همسر یکی از شهدای غواص اصفهانی است، وی که نام خود و همسر شهیدش را نگفت، در مورد نحوه شهادت همسرش به خبرنگار تسنیم گفت: دلتنگی ما برای شهدا چیزی نیست که بتوان در مورد آن حرف زد، به شرطی با شما گفتوگو میکنم که نامی از من و همسر شهیدم برده نشود، چون توصیه ایشان به من و خانوادهشان تواضع و کمک به دیگران در خفا بود.
وی افزود: همیشه در مراسم تشییع شهدا، به ویژه شهدای گمنام، شرکت میکردم و احساس میکردم یکی از این شهدای عزیز همسر من است، اما گاهی هم فکر میکردم ممکن است روزی همسرم برگردد و به دلتنگیهایم پایان دهد، انتظار خیلی بدی را پشت سر گذاشتم، تا اینکه با پیدا شدن پیکر شهدای غواص و شناسایی همسرم این انتظار پایان یافت و دلم قرص شد که از این به بعد میتوانم به مزار همسرم بروم و با او حرف بزنم.
“زهرا، م” ادامه داد: غواصان خط شکن باعث افتخار برای جمهوری اسلامی ایران هستند و من افتخار میکنم که همسرم یکی از آنهاست، با اینکه دلم برای دستان بستهاش آتش میگیرد اما میدانم آنقدر قدرت داشت که سبب ترس دشمن شده بود.
آتش بگیر تا بدانی چه میکشم
تو که غریبه نیستی گاهی دلم بدجور برای بابا تنگ میشود، دلتنگیام با دلتنگیهای تو زمین تا آسمان فرق میکند، من وقتی دستان بسته بابا و لبخند خشک شده بر لبانش را دیدم آتش گرفتم، آتش بگیر تا بدانی چه میکشم، احساس سوختن به تماشا نمیشود.
انتهای پیام/تسنیم
دیدگاهتان را بنویسید