به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ندای ندوشن؛محمد حسین رافی نویسنده و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ عامه که تاکنون چندین جلد کتاب از وی در این حوزه به چاپ رسیده است و به مکتب دقت و مطالعه میدانی سخت وفادار است اخیرا در ندوشن هرازگاه بیتوته میکند و قصد دارد با پژوهشی عمیق و میدانی درباره تاریخ و فرهنگ ندوشن کتابی منتشر کند. از این درباره این طرح جدید مطالعاتیاش با او به گفتگو نشستیم:
آقای رافی برای خوانندگان ما میگویید ندوشن کجاست؟
در منتهی الیه شمال غرب یزد نزدیک به کوهپایههایی که مرز اصفهان و یزد را از هم جدا میکنند و در کرانه جنوبی تالاب زیبای گاوخونی، شهری کوچک با نام قدیمی ندوشن قرار دارد که از نگاهی دیگر به وسعت ایران، بزرگ است. چون به درازنای تاریخ ایران قدمت دارد و نشانهای بسیاری از فرهنگ و تمدن دیرین ایران در خود نگه داشته است. مردمانی دارد چون ایرانیان اصیل و پاک نهاد؛ آرام و گرم و سرد چشیده، صبور و
سخت کوش، اهل فرهنگ و هنر، مودب و موقر به آداب اجتماعی. در این دیار سرانه اهل علم و فرهنگ نسبت به جمعیت خیره کننده است. نویسنده، شاعر، دبیر، پزشک، قاضی، وکیل و مهندس و معمار که با پسوند ندوشن در سطح کشور بویژه یزد با حسن شهرت شناخته میشوند چشم گیر است. از این رو وجه ممتازه ندوشن، چهرههای فرهنگی تأثیرگذاری است که از این خطه فرهنگ پرور برخاستهاند و در قیاس با سایر آبادیهای همسان از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار بودهاند و در رأس آنها سرو سایه فکن فرهنگ ایران اسلامی ندوشن است که نام این دیار را در سراسر گیتی بلند آوازه کرده است و در بسیاری از مجامع علمی و بینالمللی وی را به دکتر ندوشن میشناسند
انگیزه شما در انتخاب ندوشن برای مطالعه و تحقیق چه بود؟
زیرا ندوشن است که حرفهای زیادی برای گفتن دارد. جزئیات حرفها فعلاً بماند تا هنگام تألیف کتابم. ندوشن به نظرم هنوز جای فراوان برای کارهای پژو هشی دارد. کارهایی هست که هنوز شروع نشده و کارهایی هم هست که نیمه تمام مانده است. هنوز به تعبیر ادیبانه مسمای ندوشن بدان صورت به کمک اسمش نیامده. مسمایی که گمان دارم پرمایه هست.
فکر نمیکنید اسلامی ندوشن در کتاب «روزها» منظور نظر شما را برآورده باشد؟
صحبت از «روزها» به میان آوردید. فکر میکنم دکتر اسلامی در راه و ژانر خودش از پس کار به خوبی بر آمده است. چراکه او استاد مسلم شناخت فرهنگ و تمدن ایران است. و در شناخت و شناساندن آنچه که خودش زوایای پنهان روح ایرانی مینامد، نمیتوان او را با کس دیگر هماورد کرد.
فکر میکنید دکتر اسلامی با آن کند و کاو پیگیرانه در زوایای پنهان روح ایرانی و با ابزار برّان و چند منظورهای که در قبضه دارد، یعنی نثر زبانزدش حرف و موضوع مغفولی در مورد زادگاهش جا گذاشته باشد؟! فکر نمیکنید او راه را برای همه و از جمله شما بسته باشد؟
نه فکر میکنم همچنان جا گذاشته باشد. این چندان به توانایی نویسنده بر نمیگردد بیشتر به جنس کار ربط پیدا میکند وبه اقتضای موضوع٫ یا به موضع فکری و دیدگاهی نویسنده ربط پیدا میکند. اصولا نویسندگان واقعی راه باز کن و جاده صاف کن هستند. انگیزه بیشتر به انسان میدهند تا رشته کار را بگیرید و ادامه دهید. در اینجا باز روی دو واژه مفهومی «ژانر» و «راه» تاکید میکنم. اسلامی در ژانر خودش از پس موضوع به خوبی و به درستی بر آمده. انتظار هم چنین بوده است. او مثل هر نویسنده دیگر زاویه دید و دایره دید دارد و
«نگاه، از» که در زیرمجموعه زاویه میگنجد. مثلاً در این مورد بخصوص نگاه اسلامی از درون است. به عنوان یک ندوشن زاده نمیتواند یا سخت است نگاه از بیرون داشته باشد. درست از این منظر است که «گفتهای» نویسندهها «مختلف» میشود. نویسنده هرچند در شمار نوادر و نوابغ باشد راوی «زاویه» و «دایره»ی خودش هست. سیر دورانی دارد. حال چه خوش قلم باشد چه نباشد. از این روست که فکر میکنم نباید نویسندهها را هرچند دکتر اسلامی باشد مطلق کرد و نظر و برداشتشان را مطلق و خدشه ناپذیر و همه جانبه انگاشت. بد نیست از فرصت استفاده بکنم و این را یاد آور بشوم که این سنتهای رسوب کرده استبدادی است که ما را همیشه به سمت و سوی مطلق انگاری میکشاند و انحراف میدهد.
میتوانید منظورتان رابیشتر و مصداقی از «ژانر» و «اسلامی» و «ندوشن» بیان کنید؟
جهت توضیح تکمیلی و به قول شما مصداقی عرض میکنم اسلامی در قالب شرح حال خود نوشت (اتو بیوگرافی) خاطراتی را از دوران کودکی و نوجوانیاش نقل کردهاند؛ در کتاب همه کس پسند «روزها». خاطره نویسی اقتضایش این است که انسان بپردازد به آنچه در روند زندگی اش حضور اولویت دار و پررنگ داشته است. ونه لزوما همه آنچه دور و برش هست و به فراخور نقش آفرینی میکند. کار خاطره نویس این نیست که به یک رشته تحقیق دست بزند و آن را دست مایه حرفهایش قرار بدهد. اما انتظار میرود که یک محقق فراتراز آنچه مثلاً در «کتاب روزهای اسلامی» آمده کار بکند و پیش برود.
دیدگاهتان را بنویسید