گاهي يك عكس بيش از هر مقاله و سخنراني و خطابهاي ميتواند تاثيرگذار باشد، ابتدا نگاهي به اين آمار بيندازيد:
– روزانه 50 ميليون كيلو زباله خانگي توسط شهروندان ايراني توليد ميشود.
– تنها 5 درصد از زبالههاي كشور كه غير زبالههاي صنعتي و كشاورزي است، بازيافت ميشود.
– هر ايراني روزانه 700 گرم زباله توليد ميكند.
– هم اكنون روزانه در ايران به اندازه هزار ساختمان 5 طبقه به مساحت 500 متر زباله انباشت ميشود.
– …..
با همه پيشرفتهاي مادي و افزايش اطلاعات و آگاهي عمومي هنوز بسياري از مردم زباله هايشان را از شيشه ماشين به بيرون پرت ميكنند، هنوز به جاي قرار دادن زباله در سطلهاي مخصوص كه چند متر آنطرفتر است ترجيح ميدهيم آنها را پاي اولين تير چراغ برقي كه ميبينيم رها كنيم، هنوز در اعياد مذهبي خيابانها را با انبوهي از ليوانهاي يكبار مصرفي كه شربت آن را نوشيدهايم آلوده ميكنيم، هنوز كانالهاي آب را با سطل زباله اشتباه ميگيريم …
اگر براي محيط زيست ارزش قائل نميشويم، اگر دل مان براي زيبايي شهرمان نميسوزد، اگر شهرمان را خانه مان نميدانيم، اگر احساس تعهدي به محيطي كه در آن زندگي ميكنيم نداريم، دستكم به احترام همین قشر زحمتکش رفتگر، زبالهها را در كوچه و خيابان رها نكنيم، كمك كنيم او براي برداشتن بطري خالي نوشابه “ما”، پوست ميوهاي كه “ما” خوده ايم، جلد پفك و چيپسي كه “ما” آن را خالي كرده ايم، دستمال كاغذي كه “ما” آن را مصرف كردهايم كمرش مدام خم نشود….
دیدگاهتان را بنویسید