به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ندای ندوشن؛از همان ابتدا مشخص بود، نخستین نوه رسول خدا (ص) فرزندی از بهشت خواهد بود. چون امام حسن مجتبی (ع)، نخستین نوه خاتم الانبیا (ص) بود، تولدش شور و شوق بسیاری در خاندان پیامبر (ص) برپا کرد. در روز هفتم تولد امام سوم شیعیان، رسول اکرم (ص) برای او عقیقه کرد و ران گوسفند و دیناری برای سلمی، دختر عمیس خثعمی، همسر حمزه سیدالشهدا (س)، قابله نوزاد فرستاد و بقیه قربانی را در میان مردم تقسیم کردند.
پیامبر اکرم (ص) هنگام عقیقه کردن فرمود: «با نام خدا این عقیقه را برای حسن تهیه میکنم.» پس دست به دعا برداشت و فرمود: «خدایا! استخوانش را به جای استخوان او، گوشتش را به جای گوشت او، خونش را به جای خون او و مویش را به جای موی او عقیقه میکنم. خداوندا! این عقیقه را پناه محمد و آل محمد قرار ده!». پس از تولد امام حسن (ع)، پیامبر اکرم (ص) برای نخستین بار عقیقه کرد و تا پیش از آن، این نوع قربانی کردن برای فرزندان مسلمانان مرسوم نبود. سپس پیامبر از دخترش فاطمه (س) خواست موی نوزاد را بتراشد، معادل آن نقره تهیه کند و به بینوایان اهل صفّه بدهد. پس از آن، این گونه عقیقه کردن، از سنتهای مسلمانان شد.
افزون بر حضرت فاطمه زهرا (س)، ام فضل، همسر عباس، عموی پیامبر نیز به امام حسن (ع) شیر داده است. نقل است روزی ام فضل به حضور پیامبر آمد و گفت: دیشب خواب بدی دیدم. در خواب دیدم عضوی از اعضای پیکر شما جدا شده و به دامن من افتاده است. پیامبر فرمود: «خواب خوبی دیده ای. به زودی، فاطمه صاحب فرزندی خواهد شد و تو او را پرورش خواهی داد».
محمد حسین رجبی دوانی کارشناس مذهبی و پژوهشگر تاریخ اسلام درباره سیره عملی امام حسن مجتبی (ع) و آنچه از ایشان در تاریخ مانده است، به خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: وجود مقدس امام حسن مجتبی (ع) نخستین نواده رسول خدا (ص) و با عنوان سبط اکبر در نیمه رمضان سال سوم هجرت به دنیا آمد. امام حسن (ع)، با ولادتشان سبب شادمانی فراوان پیامبر اکرم (ص) شد. نام مقدس این حضرت از آسمان آمد و خدا ایشان را حسن (ع) نامید. امام مجتبی (ع) دوران رسالت جد بزرگوارش را درک کردند و تمام ۳۰ سال دوران امامت امیر المومنین (ع) را در کنار آن حضرت بودند. همچنین بعد از شهادت امام علی (ع) گذشته از آن که به عنوان امام دوم از سوی خدا منصوب شده بودند، به خواست خود مردم به مقام خلافت و حکومت رسیدند. ولی متاسفانه دوران خلافت و امامت آن وجود مقدس، کوتاه بود و به دلیل خیانتهای بزرگی که به ساحت قدسی و جایگاه آن وجود مقدس صورت گرفت، مجبور به کناره گیری از حکومت شدند. ایشان حدود ده سال پس از کناره گیری از حکومت، در مقام امامت با سختیهای فراوان و شرایط بسیار مصیبت وار در حاکمیت معاویه روزگار را گذراندند.
وی افزود: امام مجتبی (ع) پرورده پدر بزرگشان رسول خدا (ص)، مادرشان سرور بانوان دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) و پدر عظیم القدرشان امیر المومنین (ع) بودند. با وجود تربیت در این شرایط، شخصیتی، چون امام حسن (ع) بر میآید که به سخاوت، گشاده دستی، رسیدگی به محرومان و بذل و بخشش بی کران مال و دارایی خود، معروف بودند. امام مجتبی (ع) طبق نقلهای معتبر دو بار تمام دارایی خود را در راه خدا و برای رسیدگی به محرومان فضل و بخشش کردند. نکته مهم در این است که این کار نه به دوران حکومت کوتاه آن حضرت، در دورهای که امام مجتبی (ع) در جایگاه خلافت و مدیریت جامعه هم نیستند، اتفاق افتاد. داستانهایی از رسیدگی به افراد نیازمند، بیماران و حتی کسانی که سابقه بغض و دشمنی با اهل بیت (ع) داشتند، از امام مجتبی (ع) به یادگار مانده است.
این کارشناس مذهبی با اشاره به سیره عملی امام سوم (ع) بیان کرد: همان گونه که مطرح شد، امام مجتبی (ع) بسیار مورد علاقه و محبت جد بزرگوارش رسول خدا (ص) بودند. این ماجرا هم در زمان ولادت و هم در طول دورانی که پیامبر (ص) را درک کرده بودند، قابل درک است. طبق نقل ها، داریم که وقتی امام حسن (ع) به دنیا آمدند، پیامبر اکرم (ص) برای آن حضرت ولیمه دادند؛ سپس بعد از یک هفته موهای سر حضرت را تراشیدند و معادل آن نقره در راه خدا صدقه دادند. پیامبر اکرم (ص) امام مجتبی (ع) را ریحانه خود یعنی گل خوش بوی خود از این دنیا نامیده بودند. البته بیشتر تمجیدهای پیامبر از امام حسن (ع) همراه با امام حسین (ع) است؛ چراکه فاصله سنی این دو برادر بسیار کوتاه بود؛ بنابراین معمولا تمجیدها و ابراز علاقههایی که پیامبر کردند، مشترک بین امام حسن و امام حسین (ع) است. به قدری این دو بزرگوار برای پیامبر (ص) عزیز بودند، ایشان نمیتوانستند کوچکترین ناراحتی این دو را تحمل کند.
رجبی دوانی در ادامه داستانی از دوران کودکی امام حسن (ع) نقل کرد و گفت: روزی حضرت رسول اکرم (ص) در مسجد بر فراز منبر مشغول خطبه خواندن بودند و همزمان بیرون مسجد را مینگریستند. این در حالی بود که مردم مشغول تماشای حضرت (ص) بودند. ناگهان پیامبر اکرم (ص) دیدند که کودکان پنج و شش سالهای به سوی مسجد میدوند. ولی لباس بلندی که بر تن دارند، در پای آنها میپیچد و به زمین میخورند؛ این دو کودک پس از این که زمین میخورند، دوباره بر میخیزند و باز به زمین میخورند. حضرت (ص) نتوانستند این موضوع را تحمل کنند، سخنانشان را قطع کردند، از مسجد بیرون آمدند، خاکهای لباس این دو بزرگوار را که حسنین بودند، تکانید، آنها را در آغوششان گرفتند و به جای خود بر منبر بازگشتند. در ادامه این دو نواده عزیز را روی پا نشانید و گفتند، من نمیتوانم کوچکترین ناراحتی حسن و حسین (ع) را تحمل کنم. در یک تجلیلی پیامبر اکرم (ص) از امام حسن (ع) و امام حسین (ع) فرمودند، این دو تن دارای بهترین جد و جده (رسول خدا (ص) و حضرت خدیجه (س))، بهترین پدر و مادر (علی (ع) و فاطمه (س))، بهترین عمو و عمه (جعفر طیار و ام حانی) و بهترین دایی و خاله (قاسم و زینب) هستند.
این کارشناس مذهبی در پایان اضافه کرد: آن طور که نقل کردند، حضرت زهرا (س) هراسان نزد پیامبر اکرم (ص) آمدند، عرض کردند که حسن و حسین (ع) مدتی است، نیستند و خبری از آنها ندارند. پیامبر (ص) فرمودند، نگران نباشید. جبرئیل به من خبر دادند که اینها در یکی از باغهای اطراف مدینه به خواب رفتند. رسول خدا (ص) با گروهی از اصحاب به طرف باغ رفتند و این دو بزرگوار را در حالت خواب دیدند؛ آنها را بیدار کردند، امام حسن (ع) را سوار بر دوش راست و امام حسین (ع) بر دوش چپ نشاندند. در این هنگام یکی از اصحاب گفت: یکی از این بزرگواران را من بدهید که پیامبر اکرم (ص) اجازه ندادند و فرمودند: «اینها را باید خودم حمل کنم و بیاورم.» این فرد بازگشت و گفت: «اینها چه مرکب خوبی دارند» و پیامبر هم فرمودند: «اینها چه راکبان خوبی هستند.» به این ترتیب خاتم الانبیاء (ع) نشان میدادند که امام حسن (ع) و برادرش امام حسین (ع) چقدر نزد رسول خدا (ص) گرامی هستند.
دیدگاهتان را بنویسید