پيشينه پژوهش سنگ نگاره ها در سطح كشور :
مطالعه برروي نقش ماقبل تاريخي در ايران در مقايسه با ساير مطالعات باستان شناسي كاملاً تازه است. افزون بر ناشناختگي و دور از دسترس بودن آثار كوهي نسبت به آثار دشتي شايد اين امر ناشي از آن بوده كه چنين كشفياتي نه ، قابل حمل به موزه هاي جهان و نه در آن اميد دستيابي به گنجينه و ثروت انباشته اي متصور بوده است ، لذا عاميانه بودن نقوش و نونما بودن آن را به اين مسايل بايد افزود. چنين به نظر مي رسد كه خوشبختانه از سه دهه گذشته در گوشه و كنار ، سنگ نگاره هايي به كوشش پژوهشگران غالباً ايراني كشف و معرفي شده اند. از جمله نقاشي هاي غاري در غار دوشه و غار ميرملاس لرستان حكاكي هاي صخره اي « دره هنجيران » ، « مهاباد غفرپلو » بوكان و در لاخ مزار ، لاخ معدن ودر ننگل استاد و كال چنگال خوسف بيرجند كه توسط رجب علي لباف (باستان شناس) معرفي شده است، اشاره نمود.
پيشينه پژوهش سنگ نگاره ها در استان يزد :
بررسي و تحقيق پيرامون سنگ نگاره ها در استان در مقايسه با ساير استانها ديرتر آغاز گرديد . اولين گزارش در اين خصوص توسط آقاي دينيار شهزادي با عنوان « سنگ نگاره هاي كوه ارنان يزد » در سال 1374 ارائه گرديد. دومين گزارش در اين خصوص توسط عليرضا حصارنوي در سال 1378 با عنوان « سنگ نگاره هاي دره گازه » و سومين گزارش پيرامون سنگ نگاره ها با عنوان « سنگ نگاره هاي دره گنج » در سال 1379 ارائه گرديد.
و پس از آن سه محوطه سنگ نگاره هاي ديگر نظير هس بخته ، كوه سرخ و رمه كوه نصر آباد توسط مهندس حصارنوي شناسايي و معرفي گرديد.
اهميت كشف سنگ نگاره ها :
كشف اين سنگ نگاره ها در حوزه مردم شناسي پيش از تاريخ ايران ، باستان شناسي ، زبانشناسي و هنر برخي نظريه هاي موجود و نيز نقشه جغرافيايي پيش از تاريخ جهان را دگرگون و يا تعديل خواهد كرد. حضور و نقش يزد در كتابهاي مردم شناسي هنر ، تاريخ هنر و نقاشي ها و حجاري هاي ماقبل تاريخ بسيار كمرنگ است.
كشف چنين مجموعه هاي تاريخ نويسان هنر ، باستان شناسان و مردم شناسان پيش از تاريخ ايران را به نقش شايستة ايران در پيشبرد فرهنگ هاي ماقبل تاريخ آشناتر خواهد ساخت .
در استان يزد محوطه ها ، غارها ، تپه ها و بناهاي متعلق به دوره تاريخي و پيش از تاريخ به ندرت شناسايي شده است. به جز دو محوطه نارين قلعه ميبد و غربالبيز مهريز ، محوطة غاري متعلق به دوران پيش از تاريخ و تاريخي شناسايي نگرديده است. و اين سنگ نگاره ها مي تواند خلا هاي تاريخي را پر نمايد.
نقوش و نگاره ها :
نقوش و نگاره ها به سه دسته تقسيم مي شوند:
الف ـ نقوش حيواني :
نقوش حيواني شامل بز كوهي ، بز كوهي ريش دار با شاخ هاي هلالي به عقب برگشته ، سگ پرنده حيواني با گردن دراز ، اسب و همانند اينها مي باشد.
ب ـ نقوش انساني :
نقوش انساني عبارتست از انسانهاي برهنه ، انسان هاي شكارگر و انسانهايي كه در حال كشيدن كمان و حمله به حيوانات هستند. انسانهايي در حال رقص مذهبي ، انساني كه در دام ( تله ) افتاده است. و مردان اسب سوار.
ج ـ اشكال نمادين :
شكل هاي دايره با خطهايي در داخل آنها و گاه نقطه اي در وسط دايرة شكل هاي تقريباً دايره شكل ، چليپا ، خطوط موازي و نظاير آنها .
انواع خط :
در كنار نقوش در برخي موارد خط و نوشتار ديده مي شود. خطوط به دو دسته كلي : خطوط پيش از اسلام ( پهلوي ، اشكاني و ساساني ) و خطوط اسلامي نظير كوفي ابتدايي ، نسخ تقسيم مي شود.
موقعيت منطقه براي نگارگري :
نگارگري بر روي صخره ها توسط شكارچيان انجام شده است زيرا بر روي صخره نقوش و نگاره ـ ها در ارتباط مستقيم با شكار است و حتي صحنه هاي شكار و حمله به بزها ي كوهي را مي بينيم به نظر مي رسد كه مكان نگاره هاي سنگي كمينگاه منا سب شكارچيان بوده است و احتمال مي رود اين مكاان محل تردد گله هاي بز كوهي باشد و از آنجا كه تردد گله هاي بز كوهي و شكار آنها در همه ساعات اتفاق نمي ا فتد پس شكارچيان نمي توانستند در موا قعي از شبانه روز در كمينگاه و پيرامون آن به فعا ليت هاي ديگر از جمله به نگارگري بر روي صخره بپردازند .
علاوه بر آ نكه در نگارگري صخره ها به ا هداف ديگري چون ازدياد نسل بز كوهي و افزايش توان و جرأتشان در شكار حيوانات نظر دا شتند .
زمان نگارگري :
در خصوص تاريخ گذاري وگاه نگارگري بايد محناطانه به بررسي كامل اقدام نمود. تاريخ گذاري سنگنگاره ها به مراتب دشوارتر از تاريخ گذاري ساير آثار باستاني است علت آنكه نخست اين حكاكي ها در اغلب موارد سنتي هستند كه از كهن ترين ايام هنروري آدمي تا روزگار ما ادامه يافته اند و مهمتر آنكه متاسفانه هنوز راه هاي فني دقيق و مستقيمي براي تعيين سن اين آثار به دست نيامده است.
براي تاريخ گذاري نسبي سنگ نگاره ها از راه هاي زير مي توان بهره برد :
بررسي و تحقيق در نوع حيوانات ( وحشي و اهلي با استفاده ازتاريخ اهلي شدن حيوانات ) نوع ابزارآلات(شكار و چوپاني نظير تير وكمان ، نيزه ،چوب دستي ) نوع پوشش و لباس نگاره هاي انساني به سبك هنري آنها ، نحوه و عمق ، مجاري . كهنگي و جديد بودن اثر نگاره ها بر روي صخره ، كتيبه و نوشتار.
نگاره هاي سنگي شناسايي شده به لحاظ زماني به سه دسته تقسيم مي شوند :
الف ـ نگاره هاي سنگي متعلق به پيش از تاريخ ( پيش از 5500 سال پيش)0
ب ـ نگاره هاي سنگي دوره تاريخي زماني است كه انسان خط و كتابت را اختراع نمود .اولين نشانه آشنايي ايرانيان با خط و كتابت در شوش در حدود 3500 سال پيش از ميلاد به دست آمده است .
ج ـ نگاره ها ي سنگي اسلامي : اين نگاره ها به تقليد از نگاره ها ي دوره تاريخي و پيش از تاريخ حجاري شده است و در اغلب موارد داراي كتيبه هايي به خط كوفي و نسخ و سال كتابت مي باشد.
موقعيت سنگ نگاره هاي كوه سرخ ندوشن :
ندوشن بخشی از شهرستان میبد از توابع استان يزد است. از شمال به دهستان عقدا از شهرستان اردكان از جنوب به ابرکوه از مشرق به دهستان كذاب و خضر آباد واز مغرب به دشت نمك و باطلاق گاو خوني و درياچه شور محدود مي باشد. سنگ نگاره هاي مورد نظر در نزديكي چشمه خشكيده كوه سرخ واقع شده كه مردم ندوشن «سرخان كوه » مي گويند.
موضوع نگاره ها :
نگاره هاي برروي سنگ در محل چشمه سرخ كوه ندوشن متأسفانه در حال محو شدن و نابودي است. واز طرف ديگر بعلت كهنگي و فرسودگي و نيز جنس سنگها ، رنگ زمينه سنگ و رنگ نقش ها تقريباً همانند هم شده اند. لذا تهيه عكس مناسب مستلزم وسايل مجهزتر مي باشد. نگاره هاي سنگي اين منطقه نيز همانند اغلب مكانها به دو دسته تقسيم مي شوند : نگاره هاي قديمي و نگاره هاي جديد .
نگاره هاي قديمي با توجه به كهنگي و همرنگ نگاره ها با رنگ سنگها ودر مقايسه با ساير نگاره هاي استان ، متمايز هستند كه غير از ارزش فرهنگي از ارزش تاريخي نيز برخوردار هستند كه متأسفانه اغلب آنها محو شده و يا در زير نقوش جديدي كه بسياري از آنها تقليدي هستند قرار گرفته اند.
نگاره سنگي شماره 1 :
بر سطح اين سنگ هم نوشتار و هم نگاره ها ديده مي شود. نوشتار به خط كوفي بوسيله خطي كه نزديك به دايره شكل است محصور شده است كه متأسفانه اغلب نوشتار ناخوانا است و آنچه قرائت گرديد به شرح زير مي باشد:
« … هنا … زكريا بن ابوشجاع بن زكريا/في ي الحجه سنه اثني وسبعين و خمس مائه/ احمدحسين يوسف حسن اسحاق »
در بالاي صخره و داخل دايره خطي مذكور، يك شكل نمادين شبيه به چليپا حجاري شده است.
نگاره سنگي شماره 2 :
بر سطح اين سنگ به نظر مي رسد نوشتاري موجود بوده كه اكنون محو ناخوانا است. و جز نشان كمرنگ چند خط درهم و برهم چيز ديگري ديده نمي شود. از اشكال نمادين موجود به دو دايره نزديك بهم اشاره كرد.
نگاره سنگي شماره 3 :
برروي سطح اين سنگ تنها تصوير يك انسان بصورت هندسي (كه با ترسيم چند خط ، تصوير انسان را بوجود آورده اند) كه احتمالاً در دستهاي او نيزه يا چوبي شبيه به چوب بازي گلف ديده مي شود.
نگاره سنگي شماره 4 :
بر سطح اين سنگ تنها دو شكل نمادين ديده مي شود.
نگاره سنگي شماره 5 :
نگاره ها برروي اين سنگ شامل نقوش ، نوشتار و به نظر مي رسد اشكال نمادين است. نقوش عبارتست از تعدادي بز كوهي با شاخ ها با قوس هلالي به عقب برگشته و دم كشيده كه در موردي بزهاي كوهي روي همديگر حجاري شده اند. ( بز كوهي جديد برروي بز كوهي قديم حجاري شده است).
نوشتار به شرح زير مي باشد: « ابوبكر بن اسفنديار / مافنه …/ نصرمن الله ، علي … »
در خصوص نوشتار نيز اشاره مي شود كه خطوط نيز برروي هم ودرهم نقر و كتابت شده اند. در زير تصوير اشل به نظر مي رسد كه عدد 591/ يا 891 يا شكل نمادين باشد.
نگاره سنگي شماره 6 :
برسطح اين سنگ دو حيوان و يك نماد مي بينيم . اندازه نگاره «سگ» ( نزديك به اشل ) 20×26 سانتي متر كه در يك حالت خاص ، با دم مدور كه بر پشت حيوان حجاري شده است. اندازه حيوان دوم ( سگي كه رو به سمت چپ دارد) 13× 20 سانتي متر است.در قسمت بالاي سنگ علامت « گردونه مهر يا چليپا» حجاري شده است.
نگاره سنگي شماره 7 :
برروي اين سنگ نگاره ، بز كوهي با دوشاخ هلالي به عقب برگشته و دم و بدن كشيده حجاري شده است، زير پاي اين نگاره ها عبارت « يا الله » كتابت شده و نيز تصوير يك پرنده در حال بال زدن ديده مي شود. اضافه مي شود كه برخي نقوش قديمي نيز موجود بوده كه به مرور زمان محو شده است.
نگاره سنگي شماره 8 :
تصوير انساني با كلاه شاخ دار و شيء شبيه به چوب دستي در دست، مشاهده مي گردد. اندازه آن 12× 20 سانتي متر است.
نگاره سنگي شماره 9 :
بر سطح اين سنگ ، تصوير انساني تجريدي كه پاي چپش را بر روي يك شكل مربع گذاشته است ، ديده مي شود. علاوه برآن تعداد 4 شكل نمادين مربع و مستطيل شكل كه خط تقسيم كننده وسط آن ، در هر شكل متفاوت حجاري شده است. اندازه نگاره انسان 20×22 سانتي متر و اندازه يكي از مربعها 12×11 سانتي متر است. به نظر مي رسد اين نگاره ، انساني را نمايش مي دهد كه در دام ( تله ) گرفتار شده است.
نگاره سنگي شماره 10:
اين سنگ در ابتداي مسير چشمه سرخ كوه واقع شده است. بعبارت ديگر اين اولين سنگي است در اين منطقه كه برروي آن نگاره هاي سنگي ديده مي شود . اغلب نگاره هاي قديمي آن محو شده و يا اينكه در زير نقوش جديد قرار گرفته اند نقوش جديد يا تقليدي از نگاره هاي قديمي هستند و يا به تفنن و يا برسم يادگاري حجاري شده اند. نقوش برروي آن عبارتند از : سگ ، بز ، گوسفند ، نقش دو درخت انسان و اتومبيل .
شكال نمادين آن به شرح زير است: « اسلام عليك يا ابا عبدالله ، مرگ بر آمريكا ، احمد ، آن جدا بايد … »
موقعيت منطقه براي نگارگري :
وجود چشمه و آب باعث آباداني يك منطقه و جذب حيوانات اهلي ووحشي واستقرار و تردد انسانها مي شود. منطقه سورخان با داشتن چشمه كه ممكن است فصلي باشد ، باعث جذب حيوانات وحشي و محل رجوع گله هاي گوسفند و بز و تردد چوپانان و شكارگران شده است. بعبارت ديگر يكي از دلايل اصلي ايجاد وانتخاب محل براي نگارگري ، وجود همين چشمه است ، همانند ساير سنگ نگاره هاي استان مانند سنگ نگاره كوه ارنان در كنار چشمه قدمگاه و چشمه شفا و سنگ نگاره رمه كوه نصر آباد در كنار منبع طبيعي آب و …
نگارگران چه كساني بوده اند؟
در خصوص بوجود آورندگان نگاره هاي سنگي دو نظريه مورد تأييد بيشتر واقع مي شود:
الف ) نظريه « هنر تفنني چوپانان » و ب ) : نظريه « هنر شكارگران » .
كه احتمالا درمورد سنگ نگاره هاي كوه سرخ هردو نظريه مورد تأييد و قبول است و نگارگران احتمالاً چوپاناني بودند كه در ساعت استراحت گله و نوشيدن آب توسط رمه ها ، به تفنن و سرگرمي به ايجاد نگاره هايي دست مي زدند . علاوه برآن شكارگران در تعقيب شكار بزهاي كوهي كه به اين محل مي آمدند ودر ساعاتي كه كمين مي كردند وبه انتظار آمدن و شكار بسر مي بردند به منظور سرگرمي ، مهارت در شكار و تمناي افزايش گله هاي بزهاي كوهي ، نگاره هايي را خلق مي كردند.
زمان نگارگري :
در خصوص نگاره سنگي ندوشن، مي توان گفت : اگرچه تاريخ قرن پنجم هجري قمري برروي آنها حك گرديده است، ولي تاريخ بعضي از صخره هاي آن قديميتر ميباشند. ( زيرا نقوش و نگاره هاي قديمي با توجه به جنس سنگ و اينكه نگاره هاي جديد روي نگاره هاي قديمي حجاري شده ، باعث گرديده كه نگاره هاي قديمي محو بشوند) و به احتمال زياد نگارگري در اين منطقه از پيش از اسلام شروع شده وتا دوره اسلامي نيز ادامه داشته است.
دیدگاهتان را بنویسید