به گزارش ندای ندوشن به نقل از صاحب نیوز: عماد الدین طبری پرچم دار فرهنگ شیعه در نیمه دوم قرن هفتم در ایران: فقیه و عالم جلیل القدر عماد الدین طبری(م ۷۰۱ ه.ق در شهر ری) معاصر با خواجه نصیرالدین طوسی است. وی از اساتید ابن ادریس است. ابن ادریس استاد ابن نما است و او استاد محقق حلی، صاحب مهمترین اثر فقهی شیعه؛ یعنی شرائع الاسلام است. شهید اول (ره) نظر فقهی طبری را در صلاه جمعه آورده است. عماد الدین طبری برای تبلیغ تشیع امامی از ساری به شهرهای مختلفی همچون ری، ساوه، بروجرد، ورامین، قم، کاشان و اصفهان سفر نموده است.
وی با سفرهای بسیار و بحث و گفتگو و تالیف آثار زیادی در دفاع از تشیع امامی، نظیر مناقب الطاهرین، معارف الحقایق، اربعین البهایی، تحف الابرار، اسرار الامامه، معتقد الامامیه، مقتل عترت آل رسول و … پرچم دار فرهنگ شیعه در نیمه دوم قرن هفتم در ایران است. از مجموعه این آثار به خوبی می توان فهمید که وی دانشمند شیعی، فقیه و تاریخ نگاری متعهد بوده است.
ماجرای خرابه شام و به شهادت رسیدن رقیه خاتون (سلام الله علیها) را برای اولین بار این فقیه بزرگوار در کتاب کامل بهایی نقل نموده است.
منبع: اطلس شیعه تالیف حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان ص ۱۳۹، ۱۹۶
1 65723 20090828 1693959084 بی بی رقیّه سند مظلومیت نهضت حسینی(ع) و نماد پیروزی خون بر شمشیر
کتاب کامل بهایی:
عماد الدین طبری با دعوت حاکم اصفهان به نام وزیر بهاء الدین محمد (م۶۷۸) فرزند وزیر شمس الدین جوینی صاحب دیوان و حاکم اصفهان (در دولت هولاکوخان) به اصفهان می رود و ۶ سال در اصفهان می ماند.
در این مدت وی موفق می شود عقائد ناصبی های اصفهان را تحت تاثیر عقائد شیعه امامی تعدیل کند و نیز چندین جلد کتاب بنویسد و از آن جمله است کتاب “کامل السقیفه” مشهور به کامل بهایی(منتسب به وزیر بهاء الدین محمد) که در سال ۶۷۵ ه.ق به رشته تحریر در آمده است.
منبع: اطلس شیعه تالیف حجت الاسلام و المسلمین رسول جعفریان ص ۱۳۹، ۱۹۶
نظر علما و مراجع تقلید در مورد رقیه خاتون (سلام الله علیها)
عماد الدین طبری در کتاب کامل بهایی جلد دوم صفحه ۱۷۹ به نقل از کتاب الحاویه تالیف قاسم بن محمد بن احمد مأموفی از علمای اهل سنت با صراحت بیان کرده است که این دختر، دختر امام حسین است و سن او را ۴ سال ذکر می کند. و آن داستان دلخراش خرابه و دق کردن این کودک را می نویسد.
بعد از ایشان نیز برخی از علما قصه خرابه شام را با محوریت رقیه آورده اند؛ از جمله شیخ عباس قمی(ره) در کتاب نفس المهموم ص ۴۱۶ و منتهی الآمال ص ۵۱۰ و نیز شیخ مهدی حائری مازندرانی در کتاب معالی السبطین ج ۲ ص ۱۷۰
علامه علی ابن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه ج ۲ ص ۳۹ و در فصول المهمه ص ۱۹۹ برای امام حسین ۴ دختر قائل شده است و نیز شیخ کمال الدین محمد ابن طلحه شافعی(م ۶۵۲ ه.ق از بزرگان فقه، حدیث، تاریخ ادبیات و سیاست و مورد احترام مورخان فریقین) در کتاب مطالب السئول فی مناقب آل الرسول ج ۲ ص ۶۹ به وجود ۴ دختر برای امام حسین تصریح کرده و حتی بر آن ادعای شهرت نموده؛ کان للحسین اربع اناث و اما البنات فزینب سکینه و فاطمه هذا قول مشهور (لذا نام دختر چهارم که ذکر نشده است محتمل است همین رقیه خاتون باشد که در بین عوام مشهور است).
در اشعار سیف ابن عمیره نخعی(از اصحاب برجسته حضرت امام صادق و حضرت امام کاظم) نیز نام رقیه آمده است. کتاب های دیگری نیز مثل ینابیع الموده ص ۳۴۶ و احقاق الحق ج ۱۱ ص ۶۳۳ رقیه را دختر امام حسین دانسته اند. نظر مراجع تقلید نیز بر قوام مطلب می افزاید.
قضیه آب گرفتگی قبر و شکافتن قبر و یافتن بدن سالم نیز از مشهورات تاریخی شام است که در نزد شیعه و سنی مشهور است و این ماجرا در کتاب الذریعه ج ۲۲ ص ۳۹۰ و ملا هاشم خراسانی در منتخب التواریخ و میرزا هادی خراسانی در کتاب کرامات و حتی شبنلجی از علمای اهل سنت نیز آن را در نور الابصار آورده است.
در کتاب ارزشمند لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب تالیف ابوالحسن علی ابن ابی القاسم ابن زید بیهقی معروف به ابن فندق که مورد تائید آیت الله مرعشی نجفی نسب شناس معروف نیز هست در ج ۱ ص ۳۵۵ نام رقیه را به عنوان اولاد حسین ذکر کرده است. لذا نام ایشان در کتب تاریخی و انساب معتبر نیز آمده است.
جهت دیدن نظرات مستند مراجع معظم تقلید (حفظهم الله) و دفاع جانانه آنان از بی بی رقیه (سلام الله علیها) حتما به سایت پایگاه خبری شیعه آنلاین مراجعه فرمائید.
نتیجه:
پرواضح است که شخصیت علمی فقهای فوق الذکر و عدم داعی بر جعل داستان خرابه شام مانع از جعلی بودن آن است و نیز ذکر آن در کتب اهل سنت و شهرتش در میان مردم و اعتراف بزرگان و مردم به کرامات گوناگون از آن مخدره مکرمه و اختلاف علما در تعداد فرزندان امام حسین و تصریح برخی از آنان به وجود چهار دختر برای امام حسین و نقل قندوزی حنفی(ینابیع الموده ص ۳۲۶) از مقتل ابی مخنف مبنی بر ذکر نام رقیه در کنار ام کلثوم و سکینه از سوی امام در وداع آخر و رویت بدن این دختر ۳ یا ۴ ساله و تدفین حضرت زینب در شام همه و همه دال بر نضج گرفتن صحت قصه و نسبت آن مظلومه به امام حسین(علیه السلام) است.
منبع: پژوهش و گفتاری پیرامون حضرت رقیه بنت الحسین علیهما سلام تالیف بخش فرهنگی مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلام
کلام استاد مطهری(ره) در خصوص بی بی رقیه:
اشکال ایشان به سندیت قصه رقیه در فصل پنجم از بخش دوم کتاب حماسه حسینی در مبحث تحریفات لفظی و نیز درمجموعه آثار ج ۱۷ ص ۵۸۶ آمده است.
اولا این بخش از کتاب مربوط به یاد داشت های استاد بوده است و در سخنرانی های استاد بیان نشده است؛ یاد داشت می تواند برای تحقیق باشد و نه نتیجه قطعی. ثانیا ممکن است مطلبی از نظر سند تاریخی ضعیف باشد اما از قرائن و راهکارهای دیگری بتوان آن را ثابت نمود و یا لااقل حکم شرعی بیان آن از باب تسامح در ادله سنن بلا اشکال باشد که هر دو در کلام مراجع تقلید ذیلا دیده می شود. لذا نمیتوان ادعا کرد که استاد وجود دختری بنام رقیه یا نسبت او با امام حسین یا ماجرای شهادت او در شام را قبول نداشته است!
زندگی نامه بی بی رقیه:
نام: رقیه کلمه رقیّة به ضم راء و تشدید یاء اسم مصغر می باشد که مختوم به تاء تانیت شده است. ریشه ی کلمه ی رقیه از ماده (رِقی یَرقی) به معنای ترقی و بالا رفتن است و (راقی) به معنای متصف به این صفت یعنی”بالا رونده” می باشد ، سپس مصغر شده است به خاطر این که عرب گاهی به جهت ملاطفت با فرزندان و نزدیکی به آن ها گاهی اسم های بچه هایشان را مصغر وضع می کند؛ مثل سمیّه و سکینه یا اینگونه خطاب می کند مثل (بنیّ) که مصغّر (ابنی) است و تانیث رقیّه به “تاء” به این دلیل است که این اسم برای دختر بچه ها قرار داده شده است.
پس حاصل معنا این است که دارنده ی اسم رقیه ، دارای مرتبه ای بلند و رفیع در کمالات و خصائص نسبت به دیگران می باشد. و در واقع اگر برای نام علی در میان نام های زنانه بخواهیم معادل گیری کنیم یکی از آن ها رقیه است.چون علی بر تعالی و رقیه بر ترقی دلالت دارد. نام رقیه قبل از اسلام نیز رایج بوده است و نام دختری از رسول اکرم و امام کاظم و امام حسن(علیهم السلام) نیز رقیه بوده است.
261 بی بی رقیّه سند مظلومیت نهضت حسینی(ع) و نماد پیروزی خون بر شمشیر
زمان تولد: شعبان ۵۹
نام پدر: امام حسین(علیه السلام)
نام مادر: ام اسحاق بنت طلحه ابن عبیدالله. وی نخست همسر امام حسن(علیه السلام) بود و بنا بر وصیت حضرت بعد از شهادتشان با امام حسین(علیه السلام) ازدواج نمود. یکسال بعد از ازدواج با امام حسین از ایشان صاحب دختری شد به نام رقیه. لذا رقیه و فاطمه بنت الحسین خواهر تنی هستند. رقیه یکساله بود که ام اسحاق فوت نمود و سرپرستی او را زینب کبری(سلام الله علیها) به عهده گرفت.
زمان شهادت: شهرت بر این است که آن مظلومه در ۵ صفر ۶۱ه.ق در خرابه شام به شهادت رسید.
در بین مومنین گریه بر حسین(علیه السلام) سکه رایج است اما جان دادن در عشق ارباب فقط کار اولیاء الله است.کشتن کودکان و زجر دادن آن ها نشان از بغض بنی امیه نسبت به خاندان رسول خدا و موجب بیداری مردم بوده است لذا از اهمیت بالایی برخوردار است. یا رقیه اشفعینی
مقبره بی بی رقیه: مقبره آن مخدره در شهر دمشق نزدیک مسجد اموی است.
وجود این مقبره با عزت و احترام در پایتخت بنی امیه پیام های شفاف و مهمی را مبادره می کند و سمبل پیروزی خون بر شمشیر و جاودانگی حق و ناپایداری باطل است جاء الحق و زهق الباطل.
آخرین تعمیرات مرقد مطهر بی بی رقیه بعد از انقلاب اسلامی در سال ۶۴ ه.ش با خرید منازل اطراف حرم توسط افراد نیکوکار انجام شد و سیل مشتاقان در کنار مضجع شریف این مظلومه به راز و نیاز می پردازند.
و این در حالی است که معاویه بعد از ۴۲ سال حکومت بر شام و تبلیغ علیه خاندان عصمت و طهارت قبرش، ویرانه و بی نام و نشان است و مردم امروز در کنار مضجع شریف زیارت عاشورا می خوانند و معاویه و یزید را لعن می کنند. فاعتبروا یا اولی الابصار.
ابیاتی عبرت آموز که در مقبره آن مخدره نقش بسته است:
عـاشقان قبر من، این شام عبرتخانه است
مدفنم آباد و قصر دشمنم ویرانه است
دخـتـرى بودم سه ساله دستـگـیر و بى پـدر
مـرغ بى بال و پرى را این قفس کاشانه است
بود سلطانى ستمگر صاحب قدرت یزید
فخر مى کرد او که مستم در کفم پیمانه استَ
داشت او کاخـى مـجلل دستـگـاهى باشکوه
خود چه مردى کز غرور و سلطنت دیوانه است
داشتم من بسترى از خاک و بالینى ز خشت
همچو مرغى کو بسا محروم ز آب و دانه است
تـکیه مـى زد او به تـخـت سلطنت با وجد و کبر
این تکبر ظالمان را عادت روزانه است
مـن به دیوار خـرابه مـى نهادم روى خـود
ز آن همیشه رو سفیدم شهرتم شاهانه است
بر تـن رنجور من شد کهنه پیراین کفن
پر شکسته بلبلى را این خرابه لانه است
مـحو شد آثـار او تـابنده شد آثار من
ذلت او عزت من هر دو جاویدانه است
منبع : مصائب الاولیاء ج ۱ ص ۶۰۰ الی ۶۰۵ تالیف تاجیک
دیدگاهتان را بنویسید