به گزارش پایگاه تحلیلی خبری ندای ندوشن؛شاید در نگاه اول متوجه نشوید از چه خواهم گفت از میراث گرانسنگی که آباء و اجداد برای ما به عنوان ارمغان و میراث باقی گذاشته اند بله از منارجنبان مسجد جامع ندوشن خواهم گفت که اوج هنر معماری اسامی می باشد و بدست استادان زبر دست ساخته شده و بمثابه نگینی در دل کویر تفتیده استان یزد چون نگینی می درخشد اما درخشندگی آن اندک اندک به سوسوئی تبدیل شده است. منارجنبان مسجد جامع ندوشن که توسط معماران و استادان زبر دست با کمترین امکانات و وسایل موجود و با آجر و گل بنا گردیده است بر بلندای آن کاشی هائی زینت بخش شده است که چون یاقوت و زمرد می درخشید. اما این اثر گرانبها همینک در هیاهوی زمان به بوته فراموشی سپرده شده است و کاشی های آن دانه دانه چون برگ خزان می ریزد و همچنان مورد بی توجهی و بی مهری مسئولین قرار گرفتند آری کاشیهائی که اگر نه با چشم ظاهر بلکه با چشم باطن به آن بنگریم می توانیم بانگ تکبیرو اذان و صوت دلنشین قرآن و تسبیح ذات باریتعالی از وجود آنها شنید و این رایحه خوش و دل انگیز را استشمام کرد. آیا سزاوار و شایسته است که اینچنین فراموش گردد. لذا از دیده ها باید خون گریست. کاشیهائی که هر تکه تکه آن باید در موزه ها جای گیرد و برای آیندگان بعنوان اثر فاخر به یادگار بماند چنان از اوج عزت و سربلندی نقش بر زمین میگردد که اثری از آن باقی نمی ماند این اثر گرانبها تا دو دهه گذشته هنوز شاهد حضور مؤذنانی بود که صبح و ظهر و شام در گرما و سرما بر بلندای آن بانگ تکبیر اذان طنین انداز می گشت و هنوز که هنوز است شاهد مراسم بی بدیلی است که از قرن هفتم هجری قمری در استان یزد بلکه در ایران و حتی جهان اسام بر بلندای آن برگزار می گردد و آن مراسم الوداع ماه مبارک رمضان است که جمعه آخر ماه رمضان با حضور عامه مردم و روزه داران با شکوه تمام برگزار می گردد. پس شایسته است که آستین همت بالازده و این اثر ماندگار که مورد بی مهری قرار گرفته است برای آیندگان استوار و پابرجا به ودیعه گذاریم و امروز به خود آئیم که فردا دیر است و نوشدارو پس از مرگ سهراب…؟
نوشته:ابوالفضل جعفری ندوشن منتشر شده در شماره34 هفته نامه پرگار
دیدگاهتان را بنویسید