دیروز عصر بود مثل همیشه از سر بیکاری سوار بر موتور در خیابانهای ندوشن چرخی می زدم.تنها چیزی که مشهود بود فراوانی افرادی مثل خودم بود که یا سوار بر موتور بودند یا کنار کوچه جمع شده یا داخل پارک به بازی مشغول بودند.با خودم گفتم واقعا مفهوم تابستان برای بچه های ندوشنی چیست ؟در این سه ماه چه چیز مفیدی بدست می آورند؟ چیزی به ماه مبارک رمضان نمانده است وشمار افراد این چنینی که در طول روز هیچ هدفی ندارند بیشتر میشود. واقعا شهری پر از استعداد های گوناگون که به کرات به وجود این استعدادها اذعان شده است باید به چنین سرنوشتی گرفتار شود؟واقعا جایی برای برگذاری دوره های مفید و پر بازده در موضوعات گوناگون در ندوشن وجود دارد؟ آیا خانه فر هنگ ندوشن که با چنین هدفی احداث شده است اصلا فعالیتی دارد؟یا مثل بیشتر ارگانهای مسئول ندوشن در خواب بی کفایتی بسر میبرد؟ اگر اندکی تامل کنیم به چنین اعدادی میرسیم.که واقعا شوکه میشوید. اگر تعداد افراد واجد شرایط تابستان را که اکثرا دانش آموز ودانشجو هستند را به اضافه آنهایی که در یزد تحصیل میکنند وتابستان در ندوشن هستند اعم از دختر وپسر را300 نفر فرض کنیم و هرکدام در روز8ساعت زمان بیکاری داشته باشند وزمان تعطیلات را 90 روز فرض کنیم در کل 216000نفر ساعت زمان تلف شده فرزندانمان در کل تابستان در ندوشن است . واقعا جای تاسف است.چه کسی جز خودمان پاسخگوی آینده فرزندانمان هست؟ باید قدمی برداشت.
دیدگاهتان را بنویسید