شماره خبر: 6114 دیدگاه‌ها برای تحولات اوکراین؛تهدیدها و فرصت ها برای ایران بسته هستند انتشار: 23 اردیبهشت 1393 - 13:02 نسخه چاپي ارسال به دوستان

تحولات اوکراین؛تهدیدها و فرصت ها برای ایران

تحولات اوکراین؛تهدیدها و فرصت ها برای ایران

اوکراین مهمترین کشور اروپای شرقی در ابعاد ژئوپولتیک و ژئواکونومیک و نظامی برای اتحادیه اروپاست.

نویسنده:دکتر سید محسن میرحسینی
استادیار گروه علوم سیاسی دانشگاه یزد

مقدمه:
برخی از ناظران تحولات اخیر اوکراین و منازعه غرب و روسیه بر سر مسائل اوکراین را نشانه شکل‌گیری مجدد نظام دو قطبی و جنگ سرد دانسته و قدرت‌نمایی روسیه را نشانه بازگشت روسیه به عرصه رقابت‌های بین‌المللی تلقی می کنند. سوای از تأثیرات بین المللی و منطقه ای این بحران بر سایر کشورها که در وجود آنها تردیدی نیست با توجه به اینکه منازعه‌ میان غرب و روسیه فراگیر بوده و منافع و موقعیت ملی جمهوری اسلامی ایران را هم تحت تاثیر قرار لذا کالبد شکافی این بحران و بررسی تاثیر تحولات منطقه اوکراین؛ که یکی از طرف های آن یعنی روسیه همسایه ایران و در بسیاری از موارد با ما اشتراک منافع دارد؛ بر جمهوری اسلامی ایران از منظر ملی می تواند نقاط قوت و ضعف سیاست خارجی ما را روشن ساخته و حداقل وظیفه دانشگاهی ما انجام شود.
اهمیت اوکراین:
اوکراین مهمترین کشور اروپای شرقی در ابعاد ژئوپولتیک و ژئواکونومیک و نظامی برای اتحادیه اروپاست. اهمیت ژئوپلیتیکی اوکراین به عنوان دومین کشور بزرگ اروپایی واقع در سواحل شرقی و غربی دریای سیاه تا بدان حد است که برژینسکی از آن کشور به عنوان «ترن سیاست منطقه ای پس از گسترش» اتحادیه اروپا یاد می‌کند.(1) از لحاظ اقتصادی نیز اتحادیه اروپا بزرگترین شریک تجاری اوکراین بوده و محل ترانزیت 80 درصد گاز طبیعی و 75 درصد نفت خام وارداتی اتحادیه اروپا از روسیه است.(2) از سوی دیگر اوکراین، مرکز تجارت تمامى کشورهاى تازه استقلال‌‏یافته و بزرگراه اصلى صادرات و واردات این کشورها از غربى‌‏ترین تا شرقى‌‏ترین نقطه بغیر از آذربایجان که از طریق ترکیه تغذیه مى‏‌گردد، می باشد. لذا، تنها بازار اوکراین با حدود 50 میلیون نفر جمعیت براى آمریکا و اروپا، مطرح نبوده بازار بزرگ تمامى کشورهاى همسایه و منطقه و حتى خود روسیه مطرح مى‌‏باشد.
در دوران شوروى سابق سهم صنعت بویژه صنایع نظامى، نصیب اوکراین شده بود، لذا در هنگام استقلال در سال 1991، اوکراین بعد از روسیه و آمریکا، سومین زرادخانه بزرگ تولید سلاح‏‌هاى هسته‌‏اى جهان را در اختیار داشت که در سال 1996، 1500 کلاهک هسته‏‌اى خود را براى نابودسازى به روسیه منتقل کرد. همچنین اوکراین بزرگ‏ترین مرکز صنایع «هوا – فضا»ى شوروى قلمداد مى‌‏شد. لذا مرکز تولید انرژى هسته‌‏اى، سلاح هسته‏‌اى، سوخت موشک، سکوى پرتاب سلاح و ماهواره و…، همگی در اوکراین بود.
لذا با توجه به این ویژگی ها اوکراین را باید محل تلاقی منافع قدرت های بزرگ منطقه ای و فرامنطقه ای نظیر روسیه، اتحادیة اروپا و ایالات متحده آمریکا نامید.

تحولات سیاسی اوکراین

اوکراین از زمان تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در سال 1917م از جمهوری های متحده با اتحاد شوروی بود. اوکراین در سال ۱۹۵۴م شبه ‌جزیره کریمه را از خروشچف، دبیرکل وقت حزب کمونیست اتحاد شوروی به عنوان هدیه پیوند تاریخی روسیه و اوکراین دریافت کرد ولی بعد ازفروپاشی شوروی ملی‌گرایان روسی خواستار بازگرداندن این شبه‌جزیره به روسیه بودند که روسی‌تبارهای زیادی داشته و پایگاه ناوگان دریایی روسیه و اوکراین در دریای سیاه است.
روند آزادی خواهی مردم اوکراین به فروپاشی شوروی سابق و استقلال این جمهوری با اعلامیه استقلال اوکراین می رسد که با 3/93 درصد آرا در سال 1992م برای گسترش آزادی های فردی و جمعی به تصویب رسید. مسئله خلع سلاح اتمی و استقبال اروپا از ورود سریع این کشور به اتحادیه اروپا، وسیله ای برای وعده غرب برای کمک های مادی و معنوی به این کشور شد تا در توسعه اقتصادی و تطبیق آن با اقتصاد بازار به کار گرفته شود.

بحران فعلی اوکراین هنگامی آغاز شد که ويکتور يانوکوويچ، ریيس جمهوری سابق اين کشور، امضای قراردادی تجاری و اقتصادی با اتحاديه اروپا را نپذيرفت و ترجيح داد روابط مستحکم تجاری خود را با روسيه افزايش دهد. و در توضیح علت مخالفت خود، گفت: این توافق براى اوکراین منفعت ندارد. این موضوع بهانه‏‌اى شد تا مخالفان به اعتراض برخیزند و غرب نیز که فرصت جدیدى براى مداخله در اوکراین یافته بود، با تمام توان وارد صحنه شد. در آخرین تحولات مجلس اوکراین رئیس جمهور یاکونوویچ را رسما از سمت خود برکنار کرده و آلکساندر تورچینف رئیس پارلمان را بطور موقت به عنوان رئیس جمهور تعیین کرد. در یک تحول دیگر خانم یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق این کشور که بیش از دو سال پیش در ادامه جنگ قدرت در این کشور به زندان انداخته شده بود، از زندان آزاد شد و اکنون از او بعنوان رئیس جمهور و رهبر آینده این کشور نام برده میشود.
در صف بندی بوجود آمده در اوکراین مخالفین رییس جمهور قبلی اعتقاد به پیوستن اوکراین به غرب و اتحادیه اروپا و موافقین اعتقاد به پیوستن به روسیه داشتند که در زیر به اختصار دلایل هر یک از طرفین مورد بررسی قرار میگیرد:
دلایل طرفداران همگرایی با روسیه‏
1- از لحاظ سیاسی موافقان رییس جمهور سابق اعتقاد داشتند که یانوکوویج یانوکویج در یک فرایند دموکراتیک قدرت را به‌‏دست گرفته است؛ و قدرت‏‌نمایى مخالفان در خارج از مکانیزم‌‏هاى دموکراتیک، با ایجاد فضاى آنارشیست در کف خیابان‌‏ها، مغایرت جدى با ارزش‏هاى دموکراتیک دارد که غرب آن‏ها را یدک مى‏‌کشد.
2- از لحاظ اقتصادی موافقان معتقد بودند که اوکراین نیازهاى گاز طبیعى خود را از روسیه تأمین کرده و نیز از طریق دریافت حق ترانزیت انرژى از روسیه بر درآمد مالى خود مى‏‌افزاید لذا در صورت پیوستن به اتحادیه اروپا احتمال افزایش تعرفه‌‏هاى گاز وارداتى اوکراین وجود دارد.
3- باز از دیدگاه اقتصادی موافقان همگرایی با روسیه معتقدند با توجه به اینکه اوکراین نسبت به سایر جمهوری های جدا شده به‌‏عنوان یک کشور نیمه‏‌صنعتى و پیشرفته می باشد؛ فاصله‌‏گرفتن از روسیه، زیرساخت‌‏هاى تکنولوژیک اوکراین را وارد یک وقفه طولانى خواهد کرد و از سوى دیگر تکنولوژى و محصولات این کشور در بازار روسیه مشترى دارد نه در اروپا که فاصله بیشترى از سطح تکنولوژى اوکراینى و روسى گرفته است.
4- موافقان از دیدگاه فرهنگی و جمعیتی معتقدند با توجه به اینکه اقلیت قومى روس در اوکراین حدود 20 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل مى‏‌دهند در صورتى‏‌که مطالبات و ملاحظات منطقه‏‌اى آن‏ها لحاظ نشود، شکاف‌‏هاى اجتماعى جدى‌‏تر و بحرانى‏‌تر خواهد شد و روسیه نیز در امنیتى‌‏کردن هویت آن‏ها جهت تنظیم رفتار دولت اوکراین استفاده خواهد کرد.

دلایل طرفدارن همگرایى با اروپا
1- از نظر سیاسی مخالفان معتقدند که پیروزى یانوکویج روس‏گرا در انتخابات با تقلب صورت گرفته و شکست دولت برآمده از انقلاب نارنجى را نه محصول طبیعى روندهاى صحنه سیاست اوکراین، بلکه مدیریت روسى مى‏‌دانند که از تمام ظرفیت‏‌هاى خود براى به شکست انجامیدن آن استفاده کرد.
2- از دیدگاه سیاسی,اقتصادی و صنعتی باز مخالفان بر نا کارآمدى ساختارهاى روسیه تأکید کرده و معتقدند که ساختار صنعتى، اقتصادى و سیاسى روسیه با مدرنیته غربى فاصله زیادى دارد، پس این کشور نمى‏‌تواند الگویى براى اوکراینى باشد که درصدد است به کشور مدرن و صنعتى تبدیل گردد.
3- در بنیادی ترین مورد مخالفان معتقد هستند که جایگاه روسیه بیشتر تهدیدمحور است تا فرصت‏‌محور.
با توجه به نکات فوق باید گفت که سیاست ارجح اوکراین باید این باشد که بین اتحادیه اروپا و روسیه یکنوع همگرایی ایجاد نموده و روابط با هر دو طرف را حفظ کند چراکه قطع رابطه با هر کدام از دو طرف به ضرر اوکراین خواهد بود. اما این نکته اینجا مهم است که اگر ایجاد همگرایی در هر صورتی ممکن نشد؛ نزدیک شدن به روسیه با توجه به تمایل پرزیدنت پوتین به برگشت به دوران اتحاد شوروی بزرگ اوکراین را به کشوری تابع قدرت روسیه و پوتین تبدیل خواهد نمود.

تحولات اوکراین و تهدیدها و فرصت های آن برای ایران

با توجه به اینکه روسیه همسایه ایران بوده و از دیرباز بنوعی در تحولات ایران تأثیر بسزایی داشته است و از سوی دیگر روند مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 و دنیای غرب تاثیر شکل‌گیری منازعه‌ای میان غرب و روسیه آنقدر فراگیر است که منافع و موقعیت ملی ما را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد. لذا سکوت در برابر تحولات فوق و بسنده کردن به این جمله توسط وزیر خارجه کشورمان که: «از آنچه در اوکراین می گذرد نگرانیم» نمی تواند موضع رسمی کشور ما را در این بحران مشخص نماید و این درحالی است که صدا و سیمای کشورمان در طی بحران با بستن چشم خود بر واقعیات موجود منطقه بصورت جانبدارانه با پخش اخبار و تفاسیر بطرفداری از اقدامات روسیه و رییس جمهور طرفدار روسیه در آن کشور و مخالفت با خواست های مردمی آن کشور معلوم نیست که چه سیاستی را بجای دستگاه دیپلماسی کشور اعمال می نماید.
با توجه به روند تحولات صورت گرفته در اوکراین تا به امروز بطور اجمال می توان گفت که پارامترهای زیر مهمترین واقعیت های این بحران در رابطه با جمهوری اسلامی ایران بوده و نادیده گرفتن این حقایق در دراز مدت می تواند به تحقق منافع ایران در این منطقه لطمه وارد نماید:
1- تقلیل دادن تحولات اوکراین به صرف خواست اتحادیۀ اروپا، آمریکا و یا روسیه نادیده گرفتن اراده مردم اوکراین برای تعیین سرنوشت خود است. همان قدری که انتخاب یوشچنکو و تیموشنکوی برآمده از انقلاب نارنجی حاصل خواست مردم بود، تعیین یانوکوویچ به ریاست‌جمهوری در سال 2010 م و عزل وی در تحولات سال 2014 م، نتیجه‌ی خواست مردم این کشور بوده است هرچند در حصول این نتیجه اثرگذاری دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هم دخیل بوده باشد. لذا احترام به تعیین حق سرنوشت مردم اوکراین برای گسترش آزادی‌های فردی و جمعی براساس تصویر ایجاد شده از فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۲ م در واقع احترام به مردمی است که تصویری خوشبینانه از تسریع دموکراتیزه شدن کشور خود داشتند ولی گذشت بیش از دو دهه از فروپاشی اتحادشان با خرس قطبی نشان داد که این تصویر بسیار خوشبینانه و غیرواقعی بوده است. در این راستا با توجه به اینکه مسئله اوکراین یک مسئله داخلی بوده و این مردم اوکراین هستند که باید انتخاب کنند، ایران باید بر اصل عدم دخالت در امور داخلی دیگران تاکید نماید.
2- از آنجا که جمهوری اسلامی ایران دارای سیاست خارجی مستقل هست طبیعی است که باید نرم های بین المللی را رعایت نموده و در این راستا چون در حقوق بین الملل تجاوز به سایر کشورها محکوم است،لذا هرگونه تجاوز هرچند از جانب روسیه باشد محکوم است. هر چند ایران با روسیه روابط خوبی دارد اما ما به دنبال تامین و تایید منافع روسیه نیستیم، بلکه به دنبال منافع ملی خودمان در چارچوب حقوق بین اللمل هستیم لذا هر کجا حقوق مردم یک کشور تضییع شود، باید به آن واکنش نشان داده شود.
3- جمهوري اسلامي ايران براي میانجیگری در بحران اوکراین از پتانسیل هایی برخوردار هست که در صورت استفاده سنجیده از آنها می تواند جایگاه واقعی خود را در منطقه و جهان ارتقاء دهد. از جمله این ظرفیت ها بايد به رياست کنوني ايران بر جنبش عدم تعهد (با عضويت ۱۲۰ کشور جهان) و نیز عضويت در سازمان همکاري‌هاي اسلامي اشاره کرد.
از سوی دیگر جايگاه ايران در منطقه خاورميانه که از يک سو در همسايگي روسيه قرار داشته و از سوي ديگري از اهرم‌هاي سياسي تبليغاتي و حتي نظامي قابل قبولي براي تاثيرگذاري برجريانات منطقه‌اي برخوردار است قابليت بسيار زيادي را در مقايسه با ديگر کشورها به ايران مي‌دهد بگونه ای که هر نوع موضع‌گيري ايران در مناقشه احتمالي غرب و روسيه مي‌تواند به عاملي بازدارنده تبديل شده و حلقه‌هاي بازدارنده سياسي، نظامي و فرهنگي روسيه را نه تنها در کوتاه مدت بلکه در ميان مدت تشکيل دهد.
4- در صورتی که تحریم های اعمال شده علیه روسیه به سوی تحریم های اقتصادی سوق پیدا کند، روسیه تلاش برای گسترش روابط اقتصادی با ایران را مد نظر قرار خواهد داد که این گسترش تعاملات اقتصادی با روسیه در آینده سبب می شود که بر روابط در حال بهبود ایران و غرب (بویژه آمریکا) اثر حاشیه ای منفی داشته باشد. از سوی دیگر با توجه به مشکلات ایجاد شده بین روسیه و غرب؛ روسیه به طور قطع به دنبال تعاملات بیشتر با ایران خواهد بود و با توجه به حمایت ایران از روسیه و نیز فهم این نکته که ایران همواره در مقابل این کشور بنوعی حجب سیاسی داشته است مسلماً این موضوع سایه خود را بر روی مذاکرات ایران و 1+5 خواهد افکند.
5- نکته مهم وقایع اخیر اوکراین فرصت بی بدیلی است که تضعیف روسیه می تواند در اختیار ایران قرار دهد. نهادینه شدن تنش در مرزهای روسیه مخصوصا در مرزهای ترانزیتی گاز روسیه فرصت های زیر را برای ایران می تواند ایجاد نماید:
الف- اتحادیه اروپا را وادار به تلاش برای بازاریابی مجدد در خصوص تامین منابع مطمئن و جدید گازی خواهد نمود که در این راستا ایران میتواند نقشی اساسی در تامین انرژی اروپا برعهده گرفته و بخشی از نیاز اروپا را تامین کند. با توجه به اینکه در منشور امنیت انرژی اروپا، کشورهای خاورمیانه (ایران، عراق و قطر) به عنوان اعضای عمده تأمین کننده گاز صادراتی به اروپا در‌‌ چهارچوب خط لوله انتقال گاز ناباکو می‌توانند دوباره فعال شوند بخصوص با توجه به مذاکرات رو به پیشرفت ایران در گروه ۱+ ۵ به نظر می‌رسد که اروپا در این زمینه برای امنیت انرژی خود به ایران توجه داشته باشد و در مقابل ایران نیز در صورت سرمایه گذاری خارجی توانایی تأمین گاز مطمئن و دراز مدت را برای اروپا دارا خواهد بود.
ب) در تنگنا قرار گرفتن روسیه به عنوان شریک استراتژیک ایران این کشور را مجبور خواهد نمود تا در تصمیم گیری های خویش بیشتر از گذشته رعایت منافع ایران را بنماید.
ج) ایفای نقش های فوق تنوع انتخاب عمل خارجی ایران را وسعت بخشیده و باعث تقویت نفوذ بین المللی و منطقه ای جمهوری اسلامی ایران خواهد شد.
6- اوکراین همواره به علل زیر برای ایران اهمیت داشته است:
الف) بخشی از صنایعی که روسیه در نیروگاه‌های هسته‌ای ایران از آن‌ها استفاده می‌کند، ساخت کشور اوکراین هستند.
ب) ایران با اوکراین در زمینه هوافضا مراودات خوبی داشته و در امور دفاعی نیز بین دو کشور همکاری‌های مثبتی وجود دارد. همچنین اوکراین به عنوان کشوری که می‌تواند به توازن روابط ایران با روسیه کمک کند، برای جمهوری اسلامی اهمیت دارد چون اوکراین چه در زمان حکومت یوشچنکو و تیموشنکو و چه در دوره ریاست‌جمهوری یانوکوویچ روابط خوبی با ایران داشته است.
7- در رابطه با رأی گیری اخیر در کریمه که % ۹۵ مردم آن در ظاهر خواهان استقلال و الحاق به روسیه شدند هرچند این موضوع شاید از دیدگاه روس‌ها اهمیت داشته باشد اما از نظر جامعه جهانی وجاهت قانونی ندارد. زیرا اینکه کشوری حاکمیت کشوری دیگر را نقض و با اشغال نظامی آن بخواهد رفراندوم برگزار کند و استقلال آن را (به صرف کسب اکثریت آرا) به رسمیت بشناسد، از نظر حقوق بین الملل مردود است همانگونه که سازمان ملل نیز استقلال را به رسمیت نشناخت.

منابع و مآخذ:

1- بهشتی پور,حسن؛ چند نکته اساسی درباره تحولات اوکراین؛ پرس تی وی.
2- حقیقت‌خواه, مهدی؛ نگاهی به ریشه‌های داخلی و خارجی تحولات اوکراین؛ اوکراین در قاب سه سطح تحلیل؛اندیشکدۀ برهان.
3- درس‌ها و عبرت‌‏هاى تحولات اوکراین‏؛ مشرق نیوز.
4- کیانی، داوود؛ رویکرد اتحادیه اروپا نسبت به تحولات اوکراین, معاونت پژوهشهای سیاست خارجی؛ مجمع تشخیص مصلحت نظام.
5- منصوری,غلامرضا؛ تحولات اوکراین و فرصت بی بدیل ما؛ آناج نیوز.
6- نیکخواه, کاظم؛ برنده تحولات اوکراین کیست؟,روزنه.

 

اخبار مرتبط :

راهپیمایی روز جهانی قدس در ندوشن / تصاویر

تهدید معادن برای بافت تاریخی ندوشن

دلایل کاهش بارش باران در یزد/یزد در قعر جدول بارش‌های پاییزی

ماه گرفتگی فردا صبح در سراسر ایران/ نماز آیات بر همه واجب است

فیلم‌های اسلام‌ستیزانه غرب از سوی سرمایه‌گذاران صهیونیست حمایت می‌شود

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.

کاربر گرامي؛ قبل از فرستادن ديدگاه، قوانين اين بخش را مطالعه نماييد.