به بهانه پخش سریال موفق این شب های تلویزیون/
«آوای باران» یک تنه رقیب سریال های ماهواره ای
به گزارش ندای ندوشن و به نقل از مغرب پرس، سریال آوای باران توانسته با تشخیص صحیح ذائقه مخاطب ایرانی و پرداخت مناسب، اثر قابل قبولی را به نمایش بگذارد و خیل زیادی از مخاطبان رسانه ملی را با خود همراه کند.
«آوای باران» تازهترین سریال «حسین سهیلیزاده» است. او اغلب آثار پیشین خود را به تقلید از فیلمهای هندی ساخته بود. «ترانه مادری»، «دلنوازان» و «فاصلهها» ازجمله این سریالها بودند که به طور آشکاری با گرته برداری از سبک و سیاق فیلم هندی ساخته و پرداخته شده بودند. سریال «آوای باران» هم، چنین وضعیتی دارد.
مخاطب ایرانی علاقه مند به داستان گویی و قصه پردازی است. داستان هایی با فراز و نشیب زیاد و گاهی اوقات همراه با اغراق در بعد عاطفی، که چنین مولفه هایی را در فیلم های هندی نیز شاهد هستیم.
این مجموعه، داستان مردی به نام «طه ریاحی» است که همسرش را از دست داده و با تنها فرزندش باران زندگی میکند. او که مدیر یک شرکت دارویی است برای انجام یک معامله تجاری به ترکیه میرود، اما برایش پاپوش میدوزند و داخل کیفش یک بسته هروئین جاسازی میکنند. (هر چند مشخص نمیشود که این بسته چگونه به کیف او وارد شده است؟!) همین موضوع سبب میشود که به حبس ابد محکوم شود. وی با نوشتن یک وکالتنامه، اداره شرکت و سرپرستی فرزند خود را به خواهرزادهاش میسپرد.
اما خواهرزاده و همسرش، آدمهای کلاهبرداری هستند و از موقعیت به وجود آمده سوءاستفاده میکنند تا بیشتر پولدار شوند. آنها همچنین با بدرفتاریهای خود، موجب فرار باران از آن خانه و پناه بردنش به یک باند استثمار کودکان میشوند.
پس از بیست سال، طه بخشیده میشود و به ایران برمیگردد (باز هم معلوم نمیشود که چرا و چگونه محکوم به حبس ابد ناگهان بخشیده میشود) و باران همچنان در مخروبههای حاشیه شهر و در میان تبهکارها زندگی میکند.
دروغ خواهرزاده طه به او و جا زدن دختر خود به عنوان باران سبب میشود که فرید، پسر جوان آنها که برعکس خانوادهاش آدم بااخلاقی است به جستوجوی باران بپردازد.
اینگونه داستان ها معمولا در فیلم های هندی روایت می شود و مخاطبان ایرانی هم با استقبال از اینگونه سریال ها علاقه مندی خود را به سریال هایی با گره های عاطفی نشان داده اند.
به غیر از آمار جذب مخاطب بالا ، می توان به اشارات سیاسی و اجتماعی فیلم هم اشاره کرد که از نکات مثبت آن محسوب می شود.
البته این سریال دچار چند ضعف محتوایی هم هست. مثلاً نوع رابطه فرید با پدر و مادرش تاحدودی بدآموزی دارد. هرچند او بر سر اصول و اعتقاداتش بر والدینش طغیان کرده، اما این دلیلی برای توجیه بدرفتاری و کج خلقی با پدر و مادر نیست و یا طرح غلیظ روابط دختر و پسر نامحرم در این سریال که موجب قبح زدایی از این روابط میشود.
همان طور که بیان شد، در جذابیت و برخورداری «آوای باران» از برخی ویژگیهای مثبت محتوایی، جای تردیدی نیست، اما ای کاش فیلمسازان ما در پی الگوهایی متعالیتر و فرهیخته تر برای جلب نظر مخاطب در فیلمها و سریالها باشند. چون پیروی از روشهای فیلم هندی و فیلم فارسی و سریالهای ترکیهای سبب تنزل سلیقه مردم میشود.
دیدگاهتان را بنویسید