به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ندای ندوشن؛زمستان 1386 بود که ناگهان برف و سرمای عجیبی اتفاق افتاد، تهران به تعطیلی کشیده شد، رئیس دولت از ناتوانی شهرداری در مدیریت بحران گفت و شهرداری برای اثبات توانمندی برنامه ریزی منسجمی را انجام داد ! هر ساله از اوایل آبان ماه در جای جای تهران بساطی علم شد که تابلو ستاد برف روبی منطقه فلان و بهمان را بر پیشانی داشت، صدها تن نمک و شن و نایلون و…. چند ماهی را مهمان آفتاب و باد و باران شدند و در پایان فصل سرما، نصفه نیمه جمع آوری و احتمالا از شهر خارج شدند، اما دریغ از یک برف حسابی که بتوانند از خجالتش درآیند.
برای نویسنده و بسیاری از تهرانی ها این سوالات همچنان باقی است که:
آیا در مدیریت بحران انجام این عملیات گسترده، پر هزینه و در عین حال مخرب محیط زیست و سازه های شهری ضرورتی دارد یا ندارد؟
آیا راه دیگری برای مقابله با شرایط احتمالی وجود ندارد؟
آیا به فرض وقوع برف و سرما، اطلاع رسانی به موقع و تعطیلی برنامه ریزی شده یکی دو روزه ادارت و سازمانها بیشتر هزینه دارد یا عملیات بی فایده سالانه؟
و در پایان آیا از نظر اولویت بندی مشکلات و برنامه ریزی مرتبط شهری احتمال وقوع برف و برنامه ریزی برای مقابله با آن در اولویت چندم قرار دارد؟
امیدوارم مدیریت شهری تهران با بازنگری برنامه ستاد برف روبی و تفکر بیشتر نسبت به اصلاح این فرآیند عبث و مضر اقدام نماید، البته بشرط اینکه، به قول معروف، چاه برف روبی برای شهر آب نداشته باشد برای کسی نان هم نداشته باشد!
دکتر محمدرضا سلمانی ندوشن
منبع:خبرگزاری بسیج
دیدگاهتان را بنویسید